::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم

به بخش عمومی ندای مشاور خوش آمدید.

12»
تعداد بازدید : 1579
نویسنده پیام
sss
آفلاین



ارسال‌ها: 5
عضویت: 16 /11 /1393
تشکر شده: 2
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
سلام.جوانی هستم حدودا 23 ساله حدود 5 سال پیش که دانشگاه قبول شدم به دختر خانمی علاقمند شدم که هر روز هم علاقه ام نسبت به ایشون بیشتر میشد اما به خاطر اعتقادی که داشتم هیچوقت برای دوستی با ایشون پا پیش نذاشتم چون این کار رو از نظر اخلاقی اصلا درست نمیدونم و در ضمن نمیخواستم با گفتن احساسم به ایشون باعث پرت شدن حواسش از درس و دانشگاه به مسائل دیگر بشوم در حالیکه بارها از به خاطر این کارم از جانب دوستانم مورد تمسخر قرار گرفتم.اما من فقط با دعا کردن و تلاوت قرآن از خدا میخواستم که خودش باعث پیوند ما بشود.این هم بگم که پدر من یک فرهنگی بازنشسته است که گاهی توی خرج عادی زندگی هم میمونه و از طرفی با شناختی که از خانواده ام دارم هیچگاه با این شرایط حاضر نمیشدند برام بیان خواستگاری به همین خاطر پس از دوره کارشناسی من رفتم برای پیدا کردن کار تا یک حداقل استقلال مالی پیدا کنم تا بتوانم پا پیش بزارم اما حالا پس از یکی دوماه که مشغول کاری شدم فهمیدم ایشون عقد کرده ومن دارم زیر آوار آرزوهای این چند سالم میمرم.این روزا همش دارم به این فکر میکنم که آیا من اشتباه کردم که احساسم به ایشون نگفتم و مثل خیلی های دیگه رابطه دوستی برقرار نکردم تا اونو برا خودم کنم؟آیا اشتباه کردم وقتی شرایط ازدواج نداشتم از خدا خواستم که خودش باعث پیوند ما بشه؟آیا اون موقع وظیفه ام غیر از کمک خواستن از خدا بود...پس چرا خدا اینجوری خواست؟به خدا دارم دیوونه میشم اما میدونم جز خدا هم کسی کمک نمکینه به همین خاطر هنوز دست از دعاهام برنداشتم سوره یس و واقعه و زیارت عاشورا و نماز شب میخوانم تا خودش کمک کنه اما منم انسانم، دیگه تحمل ندارم خواهش میکنم کمکم کنید و از این برزخ خلاصم کنید اما خواهشا نگید قسمت بوده چون من از کسی خواستم که هر کاری از دستش برمیاد...کمکم کنید
پنجشنبه 16 بهمن 1393 - 23:02
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
mahan2233
آفلاین



ارسال‌ها: 13
عضویت: 15 /11 /1393
تشکر شده: 7
RE : 1
سلام داداش من 3 سال از تو کوچیک ترم ویک همچین اتفاقی باسم افتاده من البتهدختر داییمو دوست دارم ولی وز مالیم نمی رسه که در حال حاضر ازدواج کنم ولی تا سال بعد همه چیز درست میشه من کار خوبی پیدا کردم ولی میترسم که بهش بگم به سه دلیل 1 داییم که خیلی غیرتی 2اگه بهم جواب رد بده تو فامیل ابرو ریزی میشه وارتباط ما با داییم اینا قطع میشه سوم اینکه نمیدونم چجوری بگم بعدشم اصلا نمیدونم اونم منو دوست داره یا نه قبلا خیلی با هام خوب بود وگرم گرفت ولی وقتی حس کرد که من بهش علاقه دارم بهم سرد شده با من بیرون نمیاد مگر این که مادرم باشه وقتی پیششونیم به ندرت حرف میزنه خلاصه خیلی سرد شده با هام ولی مادرم میگه پدرش بهش گفتم با هام سرد باشه تا من خودم برم طرفش ولی من دارم دیونه میشم هرشب با عکسش خوابم میبره دوساله با هیچ دختری دوست نشدم چون هر وقت کسی میاد طرفم به یاد اون میفتم خودمو مشغول درس وکار کردم .خلاصه منم گیر افتادم نمیدونم برم بهش همه چیزو بگم یا نه راستی من دانشجو حسابداری هستم
جمعه 17 بهمن 1393 - 12:39
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
1 کاربر از mahan2233 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : talebi ,
sss
آفلاین



ارسال‌ها: 5
عضویت: 16 /11 /1393
تشکر شده: 2
کمک
RE : 2
ماهان جان از قدیم گفتند صلاح مملکت خویش خسروان دانند اما اگه نظر منو میخوای دلتو بزن به دریا برو به خودش بگو حداقلش اینه که میگه نه اما دیگه مثل امروز من نمیشی که دیگه هیچ کاری از دستم برنمیاد و فقط باید تماشا کنم اونی که دوست دارمش با یکی دیگست و هیچ نمیدونه یکی دیگه داره بخاطرش میمیره...
جمعه 17 بهمن 1393 - 13:40
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
mahan2233
آفلاین



ارسال‌ها: 13
عضویت: 15 /11 /1393
تشکر شده: 7
RE : 3
خوب چجوری بهش بگم چی بهش بگم وداییمو چیکار کنم هم مهمه.تو چیزی به ذهنت میرسه که من بتونم بهش بگم چجوری حرف دلمو بهش بگم چی بگم بهش به خدا دارم دیونه میشم
جمعه 17 بهمن 1393 - 22:48
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
talebi
آفلاین



ارسال‌ها: 299
عضویت: 7 /3 /1393
تشکر کرده: 99
تشکر شده: 61
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
RE : 4
با تشکر از آقا ماهان عزیز که در پاسخ به دوستمون sss اظهار نظر کردند باید خدمتتون عرض کنم:
1- بله اظهار عشق و گرفتن جواب رد به مراتب بهتر از عشق ابراز نشده و پشیمانی و مشکلات بعدی هست.
2- نمیشه به امید بهتر شدن اوضاع کاری و مالی یه رابطه عشقی رو با یه دختر خانم معصوم شروع کرد.
3-منطقی ترین راه ابراز علاقه به قصد ازدواج ، گفتگوی مستقیم و نظر خواهی از دختر و یا از طریق واسطه مثل مادر و خواهر و غیره طرفین می باشد.
4- عقل، منطق، عرف و شرع حکم می کند که جور عشق یکطرفه یا ابراز نشده رو باید معشوق یکطرفه بکشد و خودش را تقویت و بازسازی کند و نباید به فکر تغییر و بازسازی مجدد گذشته که جزو محالات می باشد ، بود.
5- برای کنار آمدن با مورد 4 باید این حقیقت تلخ رو از ته دل بپذیرید و یکبار برای همیشه بگویید که من کوتاهی کرده ام دیگر کار از کار گذشته و باید اهداف دیگر و مهمتری رو برای زندگی در پیش گیرید و این مسائل رو نباید به کار خدا ربط بدهید ، چون اون موقع خودتون رو قول می زنید که حتماً خدا سرنوشت طرف را تغییر خواهد داد تا نصیب من بشود چون خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نداده مگر اینکه خودشون تصمیم و عمل کرده باشند.
افکار نو ، اندیشه متفاوت ، سلایق مختلف ، رمز پویایی انسان و اجتماع
شنبه 18 بهمن 1393 - 11:14
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
sss
آفلاین



ارسال‌ها: 5
عضویت: 16 /11 /1393
تشکر شده: 2
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
RE : 5
ممنون از راهنماییتون اما یه سوال دارم آیا من حق دارم حتی به صورت غیر حضوری(ایمیل،تلفن و...)حداقل این داستان 5 سال عشقم بهش بگم؟چون حداقل اینجوری میدونه که یکی مدت هاست عاشقشه اما اصلا خبری ازش نداره...
آقا ماهان بنظرم اول ببین واقعا میخواهیش یا اگه کسی دیگه از اون یهتر باشه میری سراغ اون یکی یا اگه جواب منفی بهت بده ازش بدت میاد یا هنوز مثل اولش دوسش داری اونوقت اگه به این نتیجه رسیدی که واقعا عاشقشی اونوقت بهش بگو اگه حضوری هم روت نمیشه غیرحضوری یا باواسطه بگو اما مرد باش همه چیزی بگو هم عشقتو بگو هم مشکلاتی که داری بعدش هرچی گفت با دل و جون بپذیر...
اگر عاشق شدی مردانه عاشق باش و تکپر باش
ازین شاخه به آن شاخه پریدن کار میمون است...
یاعلی
شنبه 18 بهمن 1393 - 17:37
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
1 کاربر از sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : talebi ,
talebi
آفلاین



ارسال‌ها: 299
عضویت: 7 /3 /1393
تشکر کرده: 99
تشکر شده: 61
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
RE : 6
سلام مجدد
خواهش می کنم.
ما در اینجا در رابطه با حق و ناحق قضاوت نمی کنیم و خودتون بهتر می دونید که مشکل شما در طی این 5 سال با خودتون بوده و خودتون رو گول زده اید و از واقعیات موجود گمراه کرده اید. حال شما هر تعداد سال خواستید بگید طرف رو دوست داشته اید و به نظرم این صحبت از طرف ایشون بچه گانه و تمسخر آمیز تلقی خواهد شد. در ضمن وقتی انتظار ندارید طرف زندگی مشترک خودش را ول کرده و با شما ازدواج کند ، چه لزومی برای آگاه سازی وی هست!
افکار نو ، اندیشه متفاوت ، سلایق مختلف ، رمز پویایی انسان و اجتماع
شنبه 18 بهمن 1393 - 18:22
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
mahan2233
آفلاین



ارسال‌ها: 13
عضویت: 15 /11 /1393
تشکر شده: 7
RE : 7
اقای تالبی منظور دوستمون از این که بهش بگو مسئله من بود نه خودش.خوب اون تموم ویژگی های کسی که من دوسش دارم رو داره ولی خوب داییمو چیکار کنم اگر ردم کنه یک جورایی ابروم میره خوب من الان تو پسرای فامیل یک پسر موفق هستم ولی اگر ردم کنه انگ این که به دخترشون چشم دارم می خوره به من مگر این که با خوانواده باسه ازدواج برم جلو مشکلمم همینه که در حال حاظر ازدواج نمی تونم بکنم من به دو سال زمان باسه امادگی ازدواج وقت می خوام چون وقتی برم خاستگاریش پدرش ازم چهار تا سوال می پرسه1شغلم چیه2تحصیلاتم چیه3خونه دارم یا نه4سر مایسم چیه من میدونم که هیچ پدری دخترشو به یک فرد در حال تحصیل که خونه نداره وشغلش 1ملیون 5صد تومنه خوب نمیده خوب چیکار کنم من دوسش دارم ولی می خوام تا قبل از ازدواج خوب بشناسمش و این امکان پذیر نیست مگر اینکه بدونه دوسش دارم وبا من کمی صمیمی باشه نه این که از من دوری کنه خوب اگه من یک هو بگم دوست دارم یا به شوخی می گیره یا میزنه تو گوشم یا به باباش میگه که اونوخته یک کتک حسابی می خورم پس چجوری باید بهش بگمبعدش اون خواهر داره واونو خواهرش همیشه با همن و تنها نمیشه گیرش اورد یا با خانواده هستش یا با خواهرش اونو چیکار کنم اگه راحی به ذهنت میرسه بگو
شنبه 18 بهمن 1393 - 23:50
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
mahan2233
آفلاین



ارسال‌ها: 13
عضویت: 15 /11 /1393
تشکر شده: 7
RE : 8
راستی داداش دیگه نیاز نیست غصه قبلی رو بخوری من درکت میکنم عشق اولت بود وخیلی سخته به خصوص کسی بوده که واقعا دوسش داشتی ولی خوب بهتر دنبال یک شخص دیگه بگردی ونیمه گم شدتو پیدا کنی ولی خوب اگه اون شخص نامزده وهنوز عروسی نکرده می تونی شانستو امتحان کنی وبحش بگییا دلشو بدست بیاری ولی باز خودت میدونی تو باید انتخاب کنی ولی به نظره من به کسی که عقد کرده و داره ازدواج می کنه نگو چون شانست خیلی پایینه ولی باسه اروم گرفتن دله خودت هر کاری از دستت بر میاد انجام بده
شنبه 18 بهمن 1393 - 23:54
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
sss
آفلاین



ارسال‌ها: 5
عضویت: 16 /11 /1393
تشکر شده: 2
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
RE : 9
آقای طالبی خیلی ممنون از کمکتون اما همونطور که اول هم اشاره کردم یکی از فکرایی که توی این دوماه خیلی اذیتم میکنه اینه که منی که هیچ شرایط در اون موقع برا ازدواج نداشتم واز طرفی خودتون هم فرمودید که صرف یه احساس نمیشه با احساس و آینده یک دختر معصوم بازی کرد پس اون موقع غیر از کمک خواستن از خدا چیکار میتونسم کنم؟ممنون از راهنماییتون وبنظرم با جواب این سوالم یه جورایی ماهان عزیز نیز میدونه که الان باید چیکار کنه
یکشنبه 19 بهمن 1393 - 08:07
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
talebi
آفلاین



ارسال‌ها: 299
عضویت: 7 /3 /1393
تشکر کرده: 99
تشکر شده: 61
افسوس می خورم که به موقع عشقم را ابراز نکردم.
RE : 10
سلام به همگی
تداخل مباحث دوستان sss و ماهان از جهتی مفید بود و به درک موضوع کمک کرد و از طرف دیگر تعامل و همفکری رو با مشکل مواجه می کنه.
1- در مورد واگذاری کارها به خداوند باید بگم که اینجا نمیتونیم بحث فلسفی و دینی پیش بکشیم چون آخرش به سیاست وصل خواهد شد. لذا خواهش میکنم شما این پست بنده رو آخرین پاسخم تلقی بکنید و جواب ندهید. متاسفانه برداشت اغلب ما از دین و امور الهی سطحی و شخصی شده و خود تعبیر شده هست. یعنی هر کدوم از زاویه دید خودمون خدا و دین رو تفسیر می کنیم. بزارین من هم دیدگاه خودم را بگم و شما خواستید دیگاه خودتون رو تعدیل بکنید. به نظر من انسان هر جا امیدش از تغییر و اصلاح و تاثیر گذاری بر امور قطع می شود، آن را به خدا و سرنوشت و خواست خدا واگذار می کند و خودش را کنار می کشد ولی به نظرم واقعیات موجود در بطن آیات قرآن و فلسفه دین این را نمی گوید. و شما دوست عزیز sss به نظرم فقط موظف بودید به خدا توکل و اتکا کنید و به تلاشتون برای رسیدن به هدف ادامه دهید و این کار رو نکرده اید و منبعد باید نوع تعامل خود با خدایتان را تغییر دهید.
2- در مورد صحبت های اخیر آقا ماهان هم باید عرض کنم که اولاً وقتی قراره مادرتون نظر دختر دایی رو نسبت به شما از طریق مادرش جویا بشه، اگر جواب دختر منفی بود دیگر پدرش از موضوع مطلع نخواهد شد و مسئله خاتمه می یابد. دوماً شما یه خورده متناقض و ناپخته حرف می زنید مثلاً درآمد ماهانه ای رو که در آینده ممکنه داشته باشید برای الان فرض می کنید و گرنه هیچ اشکالی ندارد که یه دختر و پسر زندگی مشترک رو با یک میلیون و پانصد هزار تومتن در آمد ماهانه شروع کنند . و از طرفی شما چرا نباید تا به حال دختر دایی خودتون رو شناخته باشید و الان دلتان بخواد که رابطه عشقی برقرار کنید تا بهتر بشناسید!؟
دوستان پاسخ گویی بنده به این موضوع بیشتر از این مقدور نبوده و خودتون و سایر کاربران محترم میتونید بحث و گفتگو رو دنبال کنید.
افکار نو ، اندیشه متفاوت ، سلایق مختلف ، رمز پویایی انسان و اجتماع
یکشنبه 19 بهمن 1393 - 09:32
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
12»



تازه سازي پاسخ ها



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح
گروه تلگرامی ندای مشاور: گروه تحول برای مشاهده لینک لطفا به صفحه اصلی سایت ندای مشاور مراجعه کنید. http://www.nmoshaver.ir/

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !