با سلام
من 21 سالمه
از حدود چهار پنج سال پیش یه دخترو که میشه دختر دایی مامانم ، ایشونو دوس دارم ولی بش چیزی نگفتم یعنی به هیشکی نگفتم فقط خودم میدونمو خودم ، الان من دانشجوی پزشکیم و اون دختر پشت کنکوره، از اول زندگیمم طوری بوده که مامانم زیاد تو کارامون دخالت کرده و الانم میکنه حتی کوچکترین کار ، مامان من معتقده پزشک باید با پزشک ازدواج کنه علتشم اینو میگه که شاید الان داغ باشی و یکیو دوس داشته باشی ولی بعد یکی دوسال میزنی زیر همه چیو زندگیت از هم میپاشه ، خب اینم یه حرفیه ولی من اصلا قبول ندارم به نظرم اول از هر چیز مهم علاقه س ، حتی یکی دوباری گفته که اگه اون دختر پزشکی قبول شه برا من میگیره و اگه قبول نشه برا داداشم که ازم دو سه سالی بزرگتره و پزشکی نخونده برا اون میگیره و من چون هیچ وقت درباره این جور مسائل و دوس داشتن باهاش حرفی نزدم هیچ وقت نگفتم که من اونو دوس دارم،
خب احتمالش هست دختر دایی من قبول نشه ولی برا من اصلا فرقی نداره که قبول بشه یا نشه ، الان موندم چیکار کنم از یه طرف روم نمیشه برم با مادرم حرف بزنم که من این دخترو دوس دارم، و حتی به خاطر اون تو دانشگاه به هیچ دختری نظر ندارم ، از یه طرفم نمیدونم تو این سن گفتنم به خونه اصلا درسته یا نه چون میدونم حداقل ازدواج من یه چهار سالی طول میکشه ، از یه طرفم نمیتونم با دختر مسآله رو در میون بذارم چون فامیله و اگر نشد بعدا نمیشه تو روی هم نیگا کرد ، ولی من واقعا میخوامش ، لطفا راهنمایی کنید ممنون

RE : 1

سلام به نظرم برای اینکه در آینده پشیمان نشید که چرا به موقع حرف دلتون رو نزدید الان باید هم به مادرتون و هم دختر خانم موضوع رو اعلام بکنید. اصلا شاید این دختر شما رو نمیخواد و یکی دیگه و شاید داداش بزرگتونو بخواد.. از آنجایی که ممکنه در آینده و بعد ازدواج این دختر خانم شما عشق یکطرفه ابراز نشده رو داشته باشید حتما لازمه تکلیفتونو حالا با خودتون روشن بکنید.