سلام
من مرد ۳۴ ساله هستم و ۸ ساله ازدواج کردم با زنم از اول مشکلاتی داشتیم و من همش کوتاه میومدم تا همه چیز تموم بشه ولی همیشه بدتر از دفعه قبل میشه تا جایی که الان چند ماهه با هم حرف نمیزنیم و فقط با خانوادش در ارتباطه و برای رفتن و اومدن هیچ خبر و اجازه ای نمیگیره و هر وقت دلش بخواد میره و هروقت دلش بخواد میاد و خانوادش هم از این کارش حمایت میکنن . ما یه پسره ۶ ساله هم داریم که من فقط نگرانه عاقبته اونم که داره با این کارهای بچگانه ما بزرگ میشه نمیدونم چکار کنم کلا به هیچ صراطی مستقیم نیست . تا بخوام چیزی بهش بگم زود خانوادش میبرن خونشون و میگن اجازه نمیدیم بیاد و آتیشو داغترش میکنن . چند سالم رفتیم راوانپزشک و روانکاو ولی تا حرف به خانوادش میرسه دیگه ادامه نمیده یعنی مادرش میگه نرو اونم نمیره . موندم تو چند راهی و بلاتکلیفی دلم واسه بچم میسوزه .

RE : 1

سلام بر شما
ببخشین که مدتی انجمن غیر فعال بود و پاسخ دریافت نکردید.
متاسفانه شما در مورد اخلاق و رفتار خودتون توضیح نداده اید و همچنین علل و زمینه های ناسازگاری شما و همسرتون غیر از خانواده ایشان.
مثلا همین اشاره شما به اینکه همسر برای رفتن به خونه پدر حتما باید از مرد اجازه بگیرد درست نیست بلکه اطلاع دادن به شوهر کفایت می کند.
شاید لازم باشد شما هم تغییراتی در ذهنیات خودتان در رابطه با همسرداری تغییراتی ایجاد کنید.

RE : 2

استفاده از مشاوره به شرط گفتن حقیقت از طرفین میتونه کمک کنه در غیر اینصورت بازی با وقت خودتون هست

RE : 3

سلام و عرض ادب
به نظر بنده شما باید حتمآ به یک کلینیک زوج درمانی مراجعه کنید و مشکلاتتون رو بصورت واضح باهاشون در میون بذارید . یکی از چیزهایی که باعث میشه مشاوره ناموفق باشه اینه که طرفین از گفتن حقیقت خجالت میکشن.