عشق در یک نگاه
کنکاشی پیرامون عشق های دوران دانشجویی
روز اول دانشگاه برای همه پر از خاطره است. احساس موفقیت و افتخار، کشیدن یک نفس راحت بعد از کنکور، آماده شدن برای محیط تازه و تجربیات نو و... . یکی از جالبترین خاطرههای روز اول دانشگاه را رضا، دوست شیرازیم، برایم تعریف کرد. روز اول به مناسبت ورود ما به دانشگاه جشن مفصلی گرفته بودند و بعد از ثبتنام و جشن، دانشجوهای سال بالایی قسمتهای مختلف دانشگاه را به ما نشان میدادند. بیشتر دانشجوها نسبت به محیط جدید احساس غریبی میکردند. اما داستان در مورد فرشته فرق میکرد. او دختر صمیمی و خونگرمی بود که از همان اول شروع کرد با اولین نفری که کنارش بود یعنی رضا صحبت کردن. رضا که هیچوقت رابطه مستقیم با دخترها نداشت و از خانوادهای سنتی و مذهبی بود، اولش خجالت میکشید. ولی کمکم یخ او هم آب شده بود و شروع کرده بود به گرم گرفتن با فرشته. در تمام روز اول دانشگاه، شاید تنها کسانی که با هم مشغول صحبت شدند، رضا و فرشته بودند.