با پسر کوچکتر از خودم ازدواج کنم يا نه؟
اساس مساله در ازدواج، بلوغ ازدواج و شخصيت سالم و همخوان است و در صورت تاييد اين دو مورد، بررسي عوامل ديگر اهميت پيدا ميكند که اصليترين آنها سن، سطح تحصيلات، شغل، سطح اقتصادي، باورهاي عرفي، فرهنگي، ديني، و موارد ديگري است. |
اساس کار در انتخاب همسر، تقدم عقل بر احساس در زمان انتخاب و آمادگي پذيرش مسئوليت در رابطهاي بر پايه تعهد، اطمينان و علاقه و داشتن مهارتهاي زندگي براي مقابله با مشکلات زندگي با بيشترين فايده و کمترين ضرر به خود و همسر و جامعه و لذت بردن از لذايذ مادي و معنوي زندگي با بيشترين فايده و کمترين ضرر به خود و همسر و جامعه است. بعد از آن بايد به شخصيت سالم و همخوان (يعني داشتن شخصيتي در طيف سلامت و تطابق ويژگيهاي شخصيتي و سازگاري آن در دو طرف) توجه داشت. درصورتيکه اين دو عامل وجود داشته باشد، ميتوان با اطمينان بيشتر ساير عوامل را بررسي کرد.
باور عرفي و سنتي در ايران که پسر بايد از دختر براي ازدواج بزرگتر باشد، از جهاتي داراي نقاط قابلتوجه علمي و منطقي است؛ مانند بلوغ زودرس جسمي و جنسي و عاطفي و عقلاني اجتماعي در زن، رضايتمندي جنسي در حال و آينده زوج، دوران کوتاه باروري در زن و.... نقطه ضعف اساسي اين باور هم، توجهنکردن به تغييرات مختصات زمان و مکان، تغيير نگرشها، سلايقها و خواستهها در نسلهاي رو به جلو است بنابراين با اينکه ميتوان آن را يک قاعده کلي در نظر گرفت، استثناهاي فراوان هم ديده ميشود. خوب است بدانيد قبل از 30 سالگي، فاصله سني دختر و پسر، پسر بزرگتر از دختر از تقريبا همسن تا 8 سال فاصله سني و بعد از 30 سالگي از تقريبا هم سن تا 11 سال بزرگتر بودن پسر توصيه ميشود.