نگاهی به شیوههای رایج فریب در ازدواج
شیوههای مختلفی كه زنان و مردان یكدیگر را در ازدواج فریب میدهند، شیوههای شناختن یك خواستگار فریبكار، راههای پیشگیری از فریبخوردن...
نفقه گذشته، نفقه حال، مطالبه مهریه، تقاضای اعسار برای مهریه، نفقه فرزندان، بازگرداندن جهیزیه و اجرت المثل حجم عمدهای از شكایتهای خانوادگی در دادگاه را شكل میدهد و در هر دادگاهی زمان زیادی صرف رسیدگی بهاین موارد میشود و البته این پیشنهاد هم مطرح شد كه همسران برای آنكه در صورت بروز اختلاف دچار مشكل و دردسر كمتری شوند، بهتر است تا روابط مالی خود را به شكلی شفاف و صریح در عقدنامه درج كنند.
نفقه گذشته، نفقه حال، مطالبه مهریه، تقاضای اعسار برای مهریه، نفقه فرزندان، بازگرداندن جهیزیه و اجرت المثل حجم عمدهای از شكایتهای خانوادگی در دادگاه را شكل میدهد و در هر دادگاهی زمان زیادی صرف رسیدگی بهاین موارد میشود و البته این پیشنهاد هم مطرح شد كه همسران برای آنكه در صورت بروز اختلاف دچار مشكل و دردسر كمتری شوند، بهتر است تا روابط مالی خود را به شكلی شفاف و صریح در عقدنامه درج كنند.
حال در این مطلب به مساله مهم فریب در ازدواج میپردازیم. شیوههای مختلفی كه زنان و مردان یكدیگر را در ازدواج فریب میدهند، شیوههای شناختن یك خواستگار فریبكار، راههای پیشگیری از فریبخوردن و چند توصیه برای رهایی از یك زندگی فریبكارانه نكاتی است كه در مطلب این هفته خواهید خواند.
مقطع ازدواج از مقاطعی است كه فرد ضرر و زیان نداشتن شناخت واقعی از خود را بشدت درك میكند . بیشتر پسران و دختران جامعه ما هنگام ازدواج به جای آنكه تصوری واقعی از تواناییها و ویژگیهای فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی خود داشته باشند، خود را فرد كامل و بیعیبی تصور میكنند كه لایق و شایسته یك ازدواج رویایی هستند.
چنین افرادی اگر دختر باشند، بدون توجه به تواناییهایشان خود را شایسته مردی میدانند كه با تحصیلاتی عالی، درآمدی سرشار، ثروتی فراوان و البته اسبی سفید به خواستگاری آنها میآید. در پسران نیز بیشتر این تصور وجود دارد كه به صرف داشتن یك چهره خوب ، شایسته این هستند كه بهترین دختران را به همسری خود درآورند.
حال كافی است بهاین اعتماد به نفس فراوان مسالهای به نام خوشبینی كاذب به زمین و زمان را هم اضافه كنید تا دریابید كه چنین افرادی بیشترین استعداد را برای فریب خوردن دارند. تجربه حضور در دادگاهها نشان داده بسیاری از افرادی كه با این نوع پیشفرضهای تخیلی و غیر واقعی منتظر رسیدن یك همسر مناسب هستند، بیشترین میزان فریب خوردگی را در ازدواج دارند.
جملههایی مانند؛ « او به من گفت تمام آرزوهایم را برآورده میكند و من فكر كردم او همسر رویاهای من است»، درد دل مشترك تمامیافراد فریب خورده در دادگاه است. طبیعی است اگر فردی درباره ویژگیهای خود شناختی واقعی داشته باشد، هنگام ازدواج در مقابل یك پیشنهاد وسوسه برانگیز به جای آنكه هول شود و سریع آستین بالا بزند و از ترس پریدن یك «كیس» خوب سریع و بدون تحقیق به خواستگار خود جواب مثبت دهد، با نگاهی عقلانی موقعیت پیش آمده را سبك و سنگین میكند و در نهایت تصمیمیعاقلانه میگیرد.
اینكه چرا بیشتر جوانان ما تصوری واقعی از مساله مهم و سرنوشت سازی مانند ازدواج ندارند، موضوعی است كه چند پاسخ مختلف دارد. در شرایط امروز جامعه ما كه فاصله تلاش انسانها تا رسیدن به موفقیت فاصلهای منطقی نیست، شاید از یكی از شیوههایی كه میتوان با آن پلههای موفقیت را یك شبه پشت سر گذاشت، كسب یك موقعیت خوب برای ازدواج است.
از سوی دیگر رسانههایی مانند سینما و تلویزیون در ارائه و گسترش تصویری غیرواقعی از زندگی مشترك در جوانان ما تاثیر فراوانی دارند و شاید بتوان سینمای هند و سینمای موسوم به فیلمفارسی یا همان سینمای پیش از انقلاب و البته برخی فیلمهای سالهای اخیر را به عنوان متهمان ردیف اول شكلگیری تصویر غیر واقعی از این موضوع مهم و سرنوشت ساز در ذهن جوانان معرفی كرد.
اما در یك كلام میتوان علت فریب خوردن در ازدواج را ساده لوحی مردان و زنانی دانست كه هنوز به شناخت دقیقی از خود نرسیدهاند تا بر مبنای آن بتوانند در چنین موقعیتهایی تصمیمی درست بگیرند و به همین دلیل در برخی موقعیتهای رویایی، تصور میكنند فرد مورد نظر همان است كه سالها منتظرش بودند و حالا فقط باید به او بگویند؛ «میخوامت با همه مصیبتهات»!
● در چه زمینههایی فریب میخوریم؟
برداشت قانون از موضوع مهمیبا عنوان فریب در ازدواج با نظر عامیانهای كه از این مساله در جامعه وجود دارد كاملا متفاوت است. ممكن است هر یك از طرفین هر قول و حرف شفاهی در ابتدای زندگی را به عنوان مطلبی قطعی فرض كنند؛ اما از نظر قانون تا حرف و قول و قراری مكتوب نشود و مراحل قانونی خود را طی نكند، ارزشی ندارد.
با این تعریف میتوان گفت فریب در ازدواج زمانی شكل واقعی پیدا میكند كه برخی موارد پیش آمده در ازدواج با آنچه در عقدنامه آمده متفاوت باشد البته این تفاوت زمانی شكل قانونی پیدا میكند كه مشكلی برای زندگی خانوادگی و تداوم انجام وظایف زناشویی پیش بیاید اما هر دختر و پسری در زمان عقد میتوانند شروط خاص خود را هم در عقدنامه بگنجانند و مثلا درباره همین بحث فریب در ازدواج، این مساله را قید كنندكه هر نوع تناقضی كه در گفتههای یك یا هر دو آنها پیش بیاید، این مساله میتواند برای آنها حق طلاق ایجاد كند.
بد نیست بهاین نكته هم اشاره كنیم كه منظور ما از واژه فریب در این یادداشتها اتفاقی است كه در ابتدای زندگی و پیش از ازدواج رخ میدهد و اتفاقهایی كه در طول زندگی رخ میدهد، حساب و كتاب دیگری دارد. فریب هم در واقع به همه چیزهای غیرواقعی و نادرستی گفته میشود كه طرفین در ابتدای زندگی به هم میگویند تا هریك نظر دیگری را برای ازدواج و گرفتن كلمه طلایی بعله جلب كنند.
باز هم تاكید میكنیم كه فریب تنها درباره مسائل و ماجراهای با اهمیت مصداق دارد و شامل چیزهایی میشود كه دانستن شكل واقعی آن در طرف مقابل باعث میشود او از تصمیم خود برای ازدواج منصرف شود.
به همین دلیل مسائلی مانند استفاده طرفین از كلاهگیس، استفاده از لنز رنگی، چند سانت كوتاه و بلند بودن قد، چاق و لاغر بودن طرفین، سیگار كشیدن، ددری بودن و رفیقبازبودن نمیتواند مصداق فریب باشد و تنها در صورتی كه زندگی خانوادگی را به خطر بیندازد، در قالب دادخواستهای دیگر در دادگاه قابل رسیدگی است.
حتی مسالهای مثل داشتن نامزد پیش از ازدواج یا حتی ازدواجی كه به رابطه زناشویی منجر نشده هم بسختی به عنوان فریبی كه بتواند به فسخ نكاح منجر شود قابل پذیرش است.
باید بهاین نكته هم توجه داشت اثبات مسالهای مانند فریب خوردن كار بسیار سختی است. به هرحال كسی كه تصمیم میگیرد در امر مهم و سرنوشت سازی مانند ازدواج سر شریك آینده خود را كلاه بگذارد، احتمالا پیشبینیهای مختلفی هم برای شرایط بحرانی و احتمالی دارد و توجیههای فراوانی برای فریبكاری خود به دادگاه ارائه میكند.
فریبكاران معمولا برای فریبكاری خود برنامهریزی میكنند، با افراد مشابه موقعیت خود مشورت میكنند و سعی میكنند رد پایی از خود بهجا نگذارند. فرد فریبكار معمولا به دنبال این است تا با ارائه اطلاعات غلط از خود، در ازدواج به موقعیت بهتری دست یابد و قاعدتا هیچ كس خود را بسختی نمیاندازد و به دروغ متوسل نمیشود تا با شخصی ازدواج كند كه او را در وضعیت بدتری قرار دهد.
اگر شما هم در آستانه ازدواج قرار دارید، برای اینكه در این امر مهم فریب نخورید به این موضوع توجه داشته باشید كه ازدواج عهد و پیمانی است كه شكستن آن كار آسانی نیست و دادگاههای خانواده نیز جز در مواقعی كه همسران بر سر پاك كردن اسم یكدیگر از شناسنامه توافق داشته باشند، بسختی طلاق یك طرفه را میپذیرند و به همین دلیل باید با دقت و احتیاط فراوان به سراغ این مساله رفت تا در صورت وجود هر نوع مشكلی، وارد مرحله سخت و دشوار جدایی و فسخ ازدواج نشوید. پس هر نوع تحقیق و احیانا كارآگاه بازی كه لازم است را در بیاورید تا سر شما كلاه نرود.
اساسا چیزهایی مورد فریب واقع میشود كه نیاز به پنهان كردن داشته باشد. بهتر است فهرستی از چنین مسائلی تهیه كنید و حتی خود را در موقعیت طرف مقابل قرار دهید و به این سوال پاسخ دهید كه اگر جای او بودم چه چیزی را پنهان میكردم؟! البته ما بخشی از كار شما را ساده كردهایم و بهترتیب برخی از فریبهای آقایان، خانمها و فریبهای مشترك را ذكر كردهایم. علت در اولویت بودن فریبهای آقایان هم این است كه معمولا این افراد پرونده پرباری در زمینه فریب دارند.
● فریبهای مردانه چیست؟
بیشتر فریبهایی كه از سوی مردان صورت میگیرد؛ ارائه اطلاعات دروغ در چند مساله بیاهمیت است. مسائلی مانند؛ تحصیلات عالی، شغل مناسب، موقعیت اجتماعی خاص دكتر، مهندس، پروفسور، روزنامه نگار! و... بودن بیشترین اشتغالهای فكری مردان فریبكار است البته برخی مردان هم كه در گذشته دست و دلشان لرزیده و ازدواج كردهاند، برای ازدواج دوم و به دلیل عشق و علاقه فراوان به همسر جدید! ترجیح میدهند چیزی درباره ازدواج قبلی به همسر جدید خود نگویند. داشتن فرزند هم یكی از فریبهای رایج آقایان است كه با عدم ذكر آن حقیقت مهمیاز زندگی خود را پنهان میكنند.
البته خانمها باید بهاین نكته هم توجه داشته باشند كه در صفحه چهارم عقدنامه، در بخش مشخصات كامل زوج در انتهای صفحه این سوال مطرح شده كه زوج همسر دیگری دارد یا خیر؟ طبیعی است پاسخ مردان بهاین مساله ندارم است؛ اما اگر این امضا صورت گیرد و بعدا مشخص شود فرد همسر دیگری داشته، همسر فعلی میتواند تقاضای فسخ نكاح را مطرح كند.
● زنان فریبكار چه ویژگیهایی دارند؟
قانون برای دوشیزه بودن یا دوشیزه نبودن خانمها اهمیت خاصی قائل شده است. یك زن دوشیزه بدون اجازه پدرش نمیتواند ازدواج كند. زن هنگام طلاق در صورت دوشیزه بودن تنها نیمی از مهریه را مالك میشود. زن میتواند پیش از تمكین از همسرش ابتدا مهریه را مطالبه كند و بعد تمكین كند و... متوجه میشوید كه باكره بودن اساسیترین امتیاز برای خانمها در بحث ازدواج است.
فریب رایج خانمها در زمان ازدواج هم معمولا این است كه ازدواج قبلی خود را پنهان میكنند. در جامعه مردسالار ایران حتی بیشتر مردانی كه پیش از ازدواج روابط پر خطر فراوانی داشته باشند نیز ترجیح میدهند با زنی ازدواج كنند كه آفتاب مهتاب ندیده باشد و به همین دلیل حتی یك نامزدی بینتیجه در روابط پیش از ازدواج همسرشان نیز برای آنها قابل هضم نیست.
به همین دلیل برخی خانمها ترجیح میدهند در مواجهه با خواستگاری كه با او ازدواج میكنند، منكر وجود هر نوع خواستگار دیگری در زندگی خود شوند! البته این مساله و حتی نامزدی چیزی نیست كه در شرایط فعلی، افشای آن پس از ازدواج بتواند به طلاق منجر شود؛ اما ازدواج قبلی خانم در صورتی كه اثبات شود مرد از آن مطلع نبوده، میتواند منجر به فسخ نكاح شود. هرچند دادگاه برای این مساله مجازات سنگینی تعیین نمیكند و برای زنان در نهایت با یك جریمه مالی و فسخ نكاح كار خاتمه مییابد.
شیوه رایج برای پنهان كردن این مساله هم گرفتن شناسنامه المثنی است و بهتر است اگر همسر آینده شما چنین شناسنامهای دارد، با دقت و احتیاط بیشتری درباره او تحقیق كنید.
برخی از دختران كه به نیت فریبكاری و دریافت مهریه با مردی آشنا میشوند هم پیش از ازدواج با گرفتن یك شناسنامه المثنی پیشدستی میكنند و در چنین وضعیتی، بدون ذكر نام همسر در شناسنامه اصلی، یك شناسنامه سفید و دست نخورده خواهند داشت.
یكی از مواردی كه معمولا میتواند باعث مشكوك شدن شما به همسر احتمالی آیندهتان شود شناسنامه المثنی است. قانون این امكان را فراهم كرده كه افراد با مراجعه به سازمان ثبت احوال و تقاضای شناسنامه دوم، با معرفی چند شاهد شناسنامه المثنی بگیرند.
طبیعی است اگر طرف شما با چنین شناسنامهای قصد نشستن پای سفره عقد را دارد، میتوانید به او مشكوك شوید. شگرد برخی از مردان برای ازدواج مجدد این است كه معمولا با ۲ شناسنامه، دو هویت و زندگی مستقل پیدا میكنند. به عبارتی هر شناسنامه را به یك همسر خود اختصاص میدهند.
شكل دیگر فریب در ازدواج نیز كه در دادگاه بشدت رواج دارد و گاه سبب شكل گرفتن صحنههای چندشآوری میشود، پیش كشیدن بحث باكره نبودن زن است. وقتی در عقد نامه و در شناسنامه همسر عبارت «دوشیزه» در مقابل نام عروس ذكر شود، به معنی آن است كه مرد با فردی ازدواج كرده كه پیش از این در تمام طول عمرش باكره بوده است.
حالا اگر این موضوع مطابق واقعیت نباشد، مرد حق شكایت و فسخ ازدواج را دارد كه البته اثبات آن در دادگاه و اینكه نمیدانسته چنین مسالهای وجود دارد، سخت و مشكل است. اغلب مردانی كه برای رهایی از پرداخت مهریه سنگین، به فسخ ازدواج روی میآورند، برای رهایی از شر همسر به او تهمت میزنند كه خانم دختر نبوده است. اغلب خانمها این مورد را تهمت عنوان و آن را رد میكنند.
در برخی خانوادهها هنوز هم در زمان ازدواج، خانواده عروس گواهی پزشك به خانواده داماد میدهد، اما در برخی موارد نیز از آنجا كه طرفین همه چیز را بر اساس اعتماد بنا میكنند و فكر میكنند به صرف تحصیلات، موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی و... خیلی بد است كه چنین تقاضایی از طرف مقابل كنند و حس میكنند چنین تقاضایی ممكن است باعث سوء تفاهم و دلخوری طرف مقابل شود، اساسا از خیر چنین تقاضایی میگذرند.
كافی است همسران در دوران نامزدی و پیش از ازدواج سری به یكی از دادگاههای خانواده بزنند تا متوجهاین موضوع شوند كه بسیاری از مسائل به ظاهر كم اهمیت، بعد از ازدواج تبدیل به بحرانهایی جدی میشود و خیلی از آدمهای تحصیلكرده و روشنفكر نیز در چنین مواقعی رفتارهایی كاملا مشابه آدمهای معمولی در پیش میگیرند.
البته این نكته مهم نیز قابل ذكر است كه اگر هم مرد بابت چنین موردی از همسر خود شكایت كند، با تشخیص دادگاه، زن به پزشكی قانونی معرفی میشود و در آنجا بنا به نوع درخواست دادگاه، آزمایشهایی صورت میگیرد كه درستی یا نادرستی ادعای مرد مشخص میشود. بنابر این دادگاه به هیچوجه درا ین نوع شكایتها معاینهای را كه به اصرار و درخواست مرد، نزد پزشكان خصوصی انجام شده، نمیپذیرد.
● فریبهای مشترك زن و شوهر كدام است؟
مراجعه به یك مشاور، یا روانشناس، یكی از پیشنهادهایی است كه در ابتدای ازدواج میتواند زمینه فریب را كم كند. شاید قانون با این جمله موافق نباشد، اما اخلاق ناپسند و رفتار زشت هم یكی از مصداقهای فریب است. بهتر است دو طرف با هم به یك روانشناس مراجعه و با او درباره خصوصیات اخلاقی هم گفتگو كنند، زیرا این راهی است كه در صورت طلاق باید طی كنند و از سوی دیگر خیلی از خصلتهای ناپسند اخلاقی در زیر یك ظاهر آراسته ممكن است دیده نشود.
ممكن است پاسخ مثبت فردی به فرد دیگر برای ازدواج بهاین دلیل باشد كه حس میكند طرف مقابل آدم سالمی است اما بعد از ازدواج اگر هر یك از طرفین به روابط نامتعارف مالی، اخلاقی، فرهنگی و... یكدیگر پی ببرند، زندگی برای هر دو طرف جهنم خواهد شد. شاید فهم این مسائل برای یك فرد عادی كمی سخت باشد، اما یك روانپزشك بسادگی میتواند پی به بخش مهمیاز واقعیت شخصیتی طرفین ببرد.
مردان هنگام ازدواج بدون داشتن گواهی عدم اعتیاد نمیتوانند ازدواج كنند. این آزمایش در شرایط خاصی گرفته میشود كه امكان تقلب مرد تقریبا به صفر میرسد. اما برای ازدواج گواهی عدم اعتیاد از دختر گرفته نمیشود. طبیعی است كهاین چارچوب بههیچوجه نمیتواند پاسخگوی شرایط پیچیده امروز باشد.
مثلا مواردی مانند اعتیاد به قرصهای توهمزا، مشروبات الكلی، بیماریهای مقاربتی و... چیزی نیست كه قانون فرد را ملزم به اطلاع رسانی درباره آن برای ازدواج كند. حتی مسالهای مانند ابتلا به بیماری ایدز هم نمیتواند باعث فسخ نكاح شود. شاید علت چنین استدلالی این باشد كه ابتلا به بیماری ایدز نمیتواند باعث عدم انجام امور زناشویی گردد و چیزی نیست كه زندگی مشترك و ادامه آن را به جز بچه دار شدن با تهدید مواجه كند.
به عبارت سادهتر، فریب در ازدواج شامل چیزهای جدی است؛ چیزهایی كه تداوم و انجام وظایف زناشویی را دچار مشكل كند. تازه باید ثابت شود همسران این واقعیت را پنهان یا شكل دیگری از آن را ارائه كردهاند.
برای پر كردن چنین خلائی میتوانید انجام چنین آزمایشهایی را هم برای خود و هم برای طرف مقابل اجباری كنید. با یك آزمایش خون ساده، سلامت بخش مهمی از بدن همسر آینده شما مشخص میشود. بهرحال گاهی خطر استفاده از قرصهای توهم زا بیش از داشتن ازدواج قبلی است.
البته بیماریهایی مانند میگرن نمیتواند باعث فسخ نكاح شود، اما نداشتن تعادل روانی به گونهای كه زندگی مشترك را با مشكل مواجه كند، دلیل خوبی برای فسخ نكاح است. به یاد داشته باشید مسائلی مانند نوع پوشش، آرایش كردن، معاشرت و... اگر تكلیفش روشن نشده باشد، در زندگی مناقشه برانگیز است اما دلیل فسخ نكاح نیست.
در بند سوم عقدنامه كه ابتلای زوجین به بیماریهایی كه بسختی درمان میشود را تنها بهاین شرط منوط به طلاق كردهاند، این قید هم مطرح شده كه طلاق در صورتی رخ میدهد كه «دوام زناشویی برای طرفین مخاطره آمیز باشد». شاید بد نباشد بدانید كه حتی اعتیاد هم در شرایطی منجر به طلاق میشود كه برای تداوم زندگی مضر باشد.
در بحث فریبهای مشترك مهمترین مساله این است كه ممكن است طرفین برای جلب نظر مساعد طرف دیگر دروغهایی را درباره میزان تحصیلات، سن، محل سكونت، درآمد و... به یكدیگر بگویند. اغلب همسران تصور میكنند هر نوع دروغی كه در ابتدای زندگی به دیگری گفته شود و بعدا مشخص شود كه دروغ بوده میتواند زمینه فسخ نكاح را فراهم كند.
فسخ نكاح هم از این جهت معمولا پر طرفدار است كه نه دردسرهای رایج طلاق برای خانمها را دارد و نهاینكه نیاز است مرد تعهد سنگینی مانند مهریه را بپردازد. اما باید توجه داشت كه هردروغی از نظر قانونی دروغ نیست و برای طرفین این شرایط را فراهم نمیكند كه با اتكای به آن از هم جدا شوند.
ممكن است همسران در ابتدای ازدواج به هم قول دهند كه من تو را خوشبخت میكنم و كاری میكنم دیگران به زندگی ما حسادت كنند. اگر چند سال بعد این اتفاق رخ ندهد، آنها نمیتوانند مساله را فریب مطرح كنند، بلكه تنها درباره چیزهایی میتوانند ادعای فریب داشته باشند كه در عقدنامه ذكر شده باشد.
عقدنامه نیز در چنین مواردی تنها موارد كاملا كلی و مهم را دربر میگیرد. مثلا در صفحه مشخصات كامل زوج و زوجه، تنها مشخصات شناسنامهای و نیز چند نكته دیگر همچون؛ شغل و تحصیلات، مذهب و دین و تابعیت و نشانی منزل درج شده است و بر خلاف اینكه زوج باید امضا كند همسر دیگری نداشته، چنین شرطی برای زوجه وجود ندارد.
طبیعی است قانون نیز در مساله فریب تنها درباره مطالب درج شده در همین دو صفحه تصمیم میگیرد و البته باید مطالب مورد ادعای هر دو طرف جنبهای منطقی داشته باشد. البته طرفین میتوانند با همان فرمول پیشنهادی در قسمت اول یعنی سیاه كردن صفحات عقدنامه شرایط یكدیگر را به شكل دقیق تعریف كنند.
مثلا ممكن است فردی در عقدنامه شغل خود را مدیر عنوان كند. به هرحال مدیریت شكلهای مختلفی دارد و ممكن است به فردی كه در یك پارك مدیریت توالت عمومیرا به عهده دارد، تا فردی كه در یك كارخانه خودروسازی مدیریت خط تولید را به عهده دارد چنین عنوانی اطلاق شود.
به این نكته هم توجه داشته باشید كه شغلهای مختلف نیز درآمدهای گوناگونی دارند. مثلا ممكن است فردی كه بدرستی خود را پزشك معرفی كرده، در یك درمانگاه به شغل شریف آمپول زنی مشغول است یا در یك بیمارستان با حقوق اندكی فعالیت میكند.
حال اگر طرف مقابل چه زن و چه مرد با این تصور كه او یك پزشك متخصص جراح مغز و اعصاب با حقوق ماهانه چند میلیونی است ازدواج كرده باشد، طبیعی است كه در این بخش نیز فریب رخ داده اما جنس آن بهگونهای نیست كه بدون در نظر گرفتن شأن زوجه و مسائل مهم دیگر، منجر به طلاق شود.
اگر فردی در عقدنامه خود را ساكن ایران معرفی كرده، اما ساكن كشور فرانسه باشد، اگر این مساله مشكلی در زندگی پیش نیاورد هم نمیتواند منجر به فسخ نكاح شود. تحصیلات فردی كه فوق لیسانس دارد و خود را دارای تحصیلات دكتری معرفی كرده بسختی میتواند منجر به طلاق شود.
صحبتهای شفاهی و عدم تحقق آنها هم نشانه تدلیس و دلیلی برای طلاق نیست. ذكر دقیق مشخصات مالی و نیز تحصیلات و شغل در عقدنامه سبب خواهد شد تا در صورت پیش آمدن بحث مهریه و نفقه نیز قانون از آنها خوب حمایت كند.
● قانون چه میگوید؟
فریب در ازدواج یا تدلیس عملی است كه از سوی یكی از همسران صورت میگیرد و موجب میشود عیبی پوشانده و مخفی گردد یا وجود صفتی را كه مورد نظر طرف مقابل بوده، در خود وانمود نماید؛ خواهاین مانورها به صورت عمل باشد، خواه به صورت نوشته یا لفظ؛ نظیر ارائه گواهی مجعول صحت مزاج.
مطابق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامیكه اعلام میكند اگر هریك از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالیه ، تمكن مالی ، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یك از آنها واقع شود، به حبس تعزیری از ۶ماه تا ۲ سال محكوم میشود.
البته شكایتی هم كه در محاكم از افراد فریبكار انجام میشود، بیشتر شكایت كیفری است كه مجازاتی را برای طرف مقابل به همراه دارد اما ممكن است به نتیجه دلخواه نرسد. البته افراد فریبكار نیز در دادگاه منكر همه چیز میشوند و عنوان میكنند طرف مقابل از این مساله اطلاع داشته یا اینكه این كار را از روی عشق و علاقه كردهاند.
از آنجا كه در جرایم كیفری اقرار فرد به جرم مرتكب شده مهمترین عامل در اثبات جرم است، ممكن است اثبات چنین جرمینیز سخت و تا حدودی ناممكن باشد. باز هم بر این نكته تاكید میكنیم كه از نظر قانون، طلاق و فسخ ازدواج مساله سادهای نیست كه بسادگی رخ دهد و قانون هم در اغلب موارد تلاش میكند آن را به تاخیر بیندازد.
اثبات مسائل در محضر قانون كار سختی است و شما باید مسیری طولانی را برای رسیدن به حق و حقوق خود طی كنید، ضمن آنكه فرد فریبكار معمولا از خودش رد پایی باقی نمیگذارد كه شما كشف كنید. بالاخره اگر قرار بود رد پا بگذارد كه فریبكار نمیشد!
باید یادمان باشد كه دنیای ازدواج شباهتی به دنیایترانههای زیرزمینی ندارد و این دنیا خیلی جدیتر از آن است كه در آن یكی از همسران بتواند با زخم زبانهای دیگری رفیق باشد. همچنین دنیای واقعی شباهتی به فیلمهای هندی هم ندارد كه در آن هر عشقی كه سر راه آدم قرار میگیرد، پاك و مقدس باشد و بتواند به سعادت منجر شود. بخش عمدهای از فریبها به دلیل عجله در تصمیمگیری و نبود شناخت پیش میآید.
اجازه ندهید هیچ گاه ترس از دست دادن یك مورد خوب سبب شود تا قوه عقل و بصیرت شما از كار بیفتد و تصمیمی بگیرید كه در نهایت شما را به سوژه یكی از گزارشهای دادگاهی مجلات خانوادگی تبدیل كند. توصیه ما همچنان به شما این است كه با دوراندیشی، عقدنامه خود را كمی سیاه و خط خطی كنید.
رضا استادی
تحلیل : روزنامه جامجم
http://www.aftab.ir/news/2008/aug/29/c4c1219995611_social_family_home_marry.php
مقطع ازدواج از مقاطعی است كه فرد ضرر و زیان نداشتن شناخت واقعی از خود را بشدت درك میكند . بیشتر پسران و دختران جامعه ما هنگام ازدواج به جای آنكه تصوری واقعی از تواناییها و ویژگیهای فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی خود داشته باشند، خود را فرد كامل و بیعیبی تصور میكنند كه لایق و شایسته یك ازدواج رویایی هستند.
چنین افرادی اگر دختر باشند، بدون توجه به تواناییهایشان خود را شایسته مردی میدانند كه با تحصیلاتی عالی، درآمدی سرشار، ثروتی فراوان و البته اسبی سفید به خواستگاری آنها میآید. در پسران نیز بیشتر این تصور وجود دارد كه به صرف داشتن یك چهره خوب ، شایسته این هستند كه بهترین دختران را به همسری خود درآورند.
حال كافی است بهاین اعتماد به نفس فراوان مسالهای به نام خوشبینی كاذب به زمین و زمان را هم اضافه كنید تا دریابید كه چنین افرادی بیشترین استعداد را برای فریب خوردن دارند. تجربه حضور در دادگاهها نشان داده بسیاری از افرادی كه با این نوع پیشفرضهای تخیلی و غیر واقعی منتظر رسیدن یك همسر مناسب هستند، بیشترین میزان فریب خوردگی را در ازدواج دارند.
جملههایی مانند؛ « او به من گفت تمام آرزوهایم را برآورده میكند و من فكر كردم او همسر رویاهای من است»، درد دل مشترك تمامیافراد فریب خورده در دادگاه است. طبیعی است اگر فردی درباره ویژگیهای خود شناختی واقعی داشته باشد، هنگام ازدواج در مقابل یك پیشنهاد وسوسه برانگیز به جای آنكه هول شود و سریع آستین بالا بزند و از ترس پریدن یك «كیس» خوب سریع و بدون تحقیق به خواستگار خود جواب مثبت دهد، با نگاهی عقلانی موقعیت پیش آمده را سبك و سنگین میكند و در نهایت تصمیمیعاقلانه میگیرد.
اینكه چرا بیشتر جوانان ما تصوری واقعی از مساله مهم و سرنوشت سازی مانند ازدواج ندارند، موضوعی است كه چند پاسخ مختلف دارد. در شرایط امروز جامعه ما كه فاصله تلاش انسانها تا رسیدن به موفقیت فاصلهای منطقی نیست، شاید از یكی از شیوههایی كه میتوان با آن پلههای موفقیت را یك شبه پشت سر گذاشت، كسب یك موقعیت خوب برای ازدواج است.
از سوی دیگر رسانههایی مانند سینما و تلویزیون در ارائه و گسترش تصویری غیرواقعی از زندگی مشترك در جوانان ما تاثیر فراوانی دارند و شاید بتوان سینمای هند و سینمای موسوم به فیلمفارسی یا همان سینمای پیش از انقلاب و البته برخی فیلمهای سالهای اخیر را به عنوان متهمان ردیف اول شكلگیری تصویر غیر واقعی از این موضوع مهم و سرنوشت ساز در ذهن جوانان معرفی كرد.
اما در یك كلام میتوان علت فریب خوردن در ازدواج را ساده لوحی مردان و زنانی دانست كه هنوز به شناخت دقیقی از خود نرسیدهاند تا بر مبنای آن بتوانند در چنین موقعیتهایی تصمیمی درست بگیرند و به همین دلیل در برخی موقعیتهای رویایی، تصور میكنند فرد مورد نظر همان است كه سالها منتظرش بودند و حالا فقط باید به او بگویند؛ «میخوامت با همه مصیبتهات»!
● در چه زمینههایی فریب میخوریم؟
برداشت قانون از موضوع مهمیبا عنوان فریب در ازدواج با نظر عامیانهای كه از این مساله در جامعه وجود دارد كاملا متفاوت است. ممكن است هر یك از طرفین هر قول و حرف شفاهی در ابتدای زندگی را به عنوان مطلبی قطعی فرض كنند؛ اما از نظر قانون تا حرف و قول و قراری مكتوب نشود و مراحل قانونی خود را طی نكند، ارزشی ندارد.
با این تعریف میتوان گفت فریب در ازدواج زمانی شكل واقعی پیدا میكند كه برخی موارد پیش آمده در ازدواج با آنچه در عقدنامه آمده متفاوت باشد البته این تفاوت زمانی شكل قانونی پیدا میكند كه مشكلی برای زندگی خانوادگی و تداوم انجام وظایف زناشویی پیش بیاید اما هر دختر و پسری در زمان عقد میتوانند شروط خاص خود را هم در عقدنامه بگنجانند و مثلا درباره همین بحث فریب در ازدواج، این مساله را قید كنندكه هر نوع تناقضی كه در گفتههای یك یا هر دو آنها پیش بیاید، این مساله میتواند برای آنها حق طلاق ایجاد كند.
بد نیست بهاین نكته هم اشاره كنیم كه منظور ما از واژه فریب در این یادداشتها اتفاقی است كه در ابتدای زندگی و پیش از ازدواج رخ میدهد و اتفاقهایی كه در طول زندگی رخ میدهد، حساب و كتاب دیگری دارد. فریب هم در واقع به همه چیزهای غیرواقعی و نادرستی گفته میشود كه طرفین در ابتدای زندگی به هم میگویند تا هریك نظر دیگری را برای ازدواج و گرفتن كلمه طلایی بعله جلب كنند.
باز هم تاكید میكنیم كه فریب تنها درباره مسائل و ماجراهای با اهمیت مصداق دارد و شامل چیزهایی میشود كه دانستن شكل واقعی آن در طرف مقابل باعث میشود او از تصمیم خود برای ازدواج منصرف شود.
به همین دلیل مسائلی مانند استفاده طرفین از كلاهگیس، استفاده از لنز رنگی، چند سانت كوتاه و بلند بودن قد، چاق و لاغر بودن طرفین، سیگار كشیدن، ددری بودن و رفیقبازبودن نمیتواند مصداق فریب باشد و تنها در صورتی كه زندگی خانوادگی را به خطر بیندازد، در قالب دادخواستهای دیگر در دادگاه قابل رسیدگی است.
حتی مسالهای مثل داشتن نامزد پیش از ازدواج یا حتی ازدواجی كه به رابطه زناشویی منجر نشده هم بسختی به عنوان فریبی كه بتواند به فسخ نكاح منجر شود قابل پذیرش است.
باید بهاین نكته هم توجه داشت اثبات مسالهای مانند فریب خوردن كار بسیار سختی است. به هرحال كسی كه تصمیم میگیرد در امر مهم و سرنوشت سازی مانند ازدواج سر شریك آینده خود را كلاه بگذارد، احتمالا پیشبینیهای مختلفی هم برای شرایط بحرانی و احتمالی دارد و توجیههای فراوانی برای فریبكاری خود به دادگاه ارائه میكند.
فریبكاران معمولا برای فریبكاری خود برنامهریزی میكنند، با افراد مشابه موقعیت خود مشورت میكنند و سعی میكنند رد پایی از خود بهجا نگذارند. فرد فریبكار معمولا به دنبال این است تا با ارائه اطلاعات غلط از خود، در ازدواج به موقعیت بهتری دست یابد و قاعدتا هیچ كس خود را بسختی نمیاندازد و به دروغ متوسل نمیشود تا با شخصی ازدواج كند كه او را در وضعیت بدتری قرار دهد.
اگر شما هم در آستانه ازدواج قرار دارید، برای اینكه در این امر مهم فریب نخورید به این موضوع توجه داشته باشید كه ازدواج عهد و پیمانی است كه شكستن آن كار آسانی نیست و دادگاههای خانواده نیز جز در مواقعی كه همسران بر سر پاك كردن اسم یكدیگر از شناسنامه توافق داشته باشند، بسختی طلاق یك طرفه را میپذیرند و به همین دلیل باید با دقت و احتیاط فراوان به سراغ این مساله رفت تا در صورت وجود هر نوع مشكلی، وارد مرحله سخت و دشوار جدایی و فسخ ازدواج نشوید. پس هر نوع تحقیق و احیانا كارآگاه بازی كه لازم است را در بیاورید تا سر شما كلاه نرود.
اساسا چیزهایی مورد فریب واقع میشود كه نیاز به پنهان كردن داشته باشد. بهتر است فهرستی از چنین مسائلی تهیه كنید و حتی خود را در موقعیت طرف مقابل قرار دهید و به این سوال پاسخ دهید كه اگر جای او بودم چه چیزی را پنهان میكردم؟! البته ما بخشی از كار شما را ساده كردهایم و بهترتیب برخی از فریبهای آقایان، خانمها و فریبهای مشترك را ذكر كردهایم. علت در اولویت بودن فریبهای آقایان هم این است كه معمولا این افراد پرونده پرباری در زمینه فریب دارند.
● فریبهای مردانه چیست؟
بیشتر فریبهایی كه از سوی مردان صورت میگیرد؛ ارائه اطلاعات دروغ در چند مساله بیاهمیت است. مسائلی مانند؛ تحصیلات عالی، شغل مناسب، موقعیت اجتماعی خاص دكتر، مهندس، پروفسور، روزنامه نگار! و... بودن بیشترین اشتغالهای فكری مردان فریبكار است البته برخی مردان هم كه در گذشته دست و دلشان لرزیده و ازدواج كردهاند، برای ازدواج دوم و به دلیل عشق و علاقه فراوان به همسر جدید! ترجیح میدهند چیزی درباره ازدواج قبلی به همسر جدید خود نگویند. داشتن فرزند هم یكی از فریبهای رایج آقایان است كه با عدم ذكر آن حقیقت مهمیاز زندگی خود را پنهان میكنند.
البته خانمها باید بهاین نكته هم توجه داشته باشند كه در صفحه چهارم عقدنامه، در بخش مشخصات كامل زوج در انتهای صفحه این سوال مطرح شده كه زوج همسر دیگری دارد یا خیر؟ طبیعی است پاسخ مردان بهاین مساله ندارم است؛ اما اگر این امضا صورت گیرد و بعدا مشخص شود فرد همسر دیگری داشته، همسر فعلی میتواند تقاضای فسخ نكاح را مطرح كند.
● زنان فریبكار چه ویژگیهایی دارند؟
قانون برای دوشیزه بودن یا دوشیزه نبودن خانمها اهمیت خاصی قائل شده است. یك زن دوشیزه بدون اجازه پدرش نمیتواند ازدواج كند. زن هنگام طلاق در صورت دوشیزه بودن تنها نیمی از مهریه را مالك میشود. زن میتواند پیش از تمكین از همسرش ابتدا مهریه را مطالبه كند و بعد تمكین كند و... متوجه میشوید كه باكره بودن اساسیترین امتیاز برای خانمها در بحث ازدواج است.
فریب رایج خانمها در زمان ازدواج هم معمولا این است كه ازدواج قبلی خود را پنهان میكنند. در جامعه مردسالار ایران حتی بیشتر مردانی كه پیش از ازدواج روابط پر خطر فراوانی داشته باشند نیز ترجیح میدهند با زنی ازدواج كنند كه آفتاب مهتاب ندیده باشد و به همین دلیل حتی یك نامزدی بینتیجه در روابط پیش از ازدواج همسرشان نیز برای آنها قابل هضم نیست.
به همین دلیل برخی خانمها ترجیح میدهند در مواجهه با خواستگاری كه با او ازدواج میكنند، منكر وجود هر نوع خواستگار دیگری در زندگی خود شوند! البته این مساله و حتی نامزدی چیزی نیست كه در شرایط فعلی، افشای آن پس از ازدواج بتواند به طلاق منجر شود؛ اما ازدواج قبلی خانم در صورتی كه اثبات شود مرد از آن مطلع نبوده، میتواند منجر به فسخ نكاح شود. هرچند دادگاه برای این مساله مجازات سنگینی تعیین نمیكند و برای زنان در نهایت با یك جریمه مالی و فسخ نكاح كار خاتمه مییابد.
شیوه رایج برای پنهان كردن این مساله هم گرفتن شناسنامه المثنی است و بهتر است اگر همسر آینده شما چنین شناسنامهای دارد، با دقت و احتیاط بیشتری درباره او تحقیق كنید.
برخی از دختران كه به نیت فریبكاری و دریافت مهریه با مردی آشنا میشوند هم پیش از ازدواج با گرفتن یك شناسنامه المثنی پیشدستی میكنند و در چنین وضعیتی، بدون ذكر نام همسر در شناسنامه اصلی، یك شناسنامه سفید و دست نخورده خواهند داشت.
یكی از مواردی كه معمولا میتواند باعث مشكوك شدن شما به همسر احتمالی آیندهتان شود شناسنامه المثنی است. قانون این امكان را فراهم كرده كه افراد با مراجعه به سازمان ثبت احوال و تقاضای شناسنامه دوم، با معرفی چند شاهد شناسنامه المثنی بگیرند.
طبیعی است اگر طرف شما با چنین شناسنامهای قصد نشستن پای سفره عقد را دارد، میتوانید به او مشكوك شوید. شگرد برخی از مردان برای ازدواج مجدد این است كه معمولا با ۲ شناسنامه، دو هویت و زندگی مستقل پیدا میكنند. به عبارتی هر شناسنامه را به یك همسر خود اختصاص میدهند.
شكل دیگر فریب در ازدواج نیز كه در دادگاه بشدت رواج دارد و گاه سبب شكل گرفتن صحنههای چندشآوری میشود، پیش كشیدن بحث باكره نبودن زن است. وقتی در عقد نامه و در شناسنامه همسر عبارت «دوشیزه» در مقابل نام عروس ذكر شود، به معنی آن است كه مرد با فردی ازدواج كرده كه پیش از این در تمام طول عمرش باكره بوده است.
حالا اگر این موضوع مطابق واقعیت نباشد، مرد حق شكایت و فسخ ازدواج را دارد كه البته اثبات آن در دادگاه و اینكه نمیدانسته چنین مسالهای وجود دارد، سخت و مشكل است. اغلب مردانی كه برای رهایی از پرداخت مهریه سنگین، به فسخ ازدواج روی میآورند، برای رهایی از شر همسر به او تهمت میزنند كه خانم دختر نبوده است. اغلب خانمها این مورد را تهمت عنوان و آن را رد میكنند.
در برخی خانوادهها هنوز هم در زمان ازدواج، خانواده عروس گواهی پزشك به خانواده داماد میدهد، اما در برخی موارد نیز از آنجا كه طرفین همه چیز را بر اساس اعتماد بنا میكنند و فكر میكنند به صرف تحصیلات، موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی و... خیلی بد است كه چنین تقاضایی از طرف مقابل كنند و حس میكنند چنین تقاضایی ممكن است باعث سوء تفاهم و دلخوری طرف مقابل شود، اساسا از خیر چنین تقاضایی میگذرند.
كافی است همسران در دوران نامزدی و پیش از ازدواج سری به یكی از دادگاههای خانواده بزنند تا متوجهاین موضوع شوند كه بسیاری از مسائل به ظاهر كم اهمیت، بعد از ازدواج تبدیل به بحرانهایی جدی میشود و خیلی از آدمهای تحصیلكرده و روشنفكر نیز در چنین مواقعی رفتارهایی كاملا مشابه آدمهای معمولی در پیش میگیرند.
البته این نكته مهم نیز قابل ذكر است كه اگر هم مرد بابت چنین موردی از همسر خود شكایت كند، با تشخیص دادگاه، زن به پزشكی قانونی معرفی میشود و در آنجا بنا به نوع درخواست دادگاه، آزمایشهایی صورت میگیرد كه درستی یا نادرستی ادعای مرد مشخص میشود. بنابر این دادگاه به هیچوجه درا ین نوع شكایتها معاینهای را كه به اصرار و درخواست مرد، نزد پزشكان خصوصی انجام شده، نمیپذیرد.
● فریبهای مشترك زن و شوهر كدام است؟
مراجعه به یك مشاور، یا روانشناس، یكی از پیشنهادهایی است كه در ابتدای ازدواج میتواند زمینه فریب را كم كند. شاید قانون با این جمله موافق نباشد، اما اخلاق ناپسند و رفتار زشت هم یكی از مصداقهای فریب است. بهتر است دو طرف با هم به یك روانشناس مراجعه و با او درباره خصوصیات اخلاقی هم گفتگو كنند، زیرا این راهی است كه در صورت طلاق باید طی كنند و از سوی دیگر خیلی از خصلتهای ناپسند اخلاقی در زیر یك ظاهر آراسته ممكن است دیده نشود.
ممكن است پاسخ مثبت فردی به فرد دیگر برای ازدواج بهاین دلیل باشد كه حس میكند طرف مقابل آدم سالمی است اما بعد از ازدواج اگر هر یك از طرفین به روابط نامتعارف مالی، اخلاقی، فرهنگی و... یكدیگر پی ببرند، زندگی برای هر دو طرف جهنم خواهد شد. شاید فهم این مسائل برای یك فرد عادی كمی سخت باشد، اما یك روانپزشك بسادگی میتواند پی به بخش مهمیاز واقعیت شخصیتی طرفین ببرد.
مردان هنگام ازدواج بدون داشتن گواهی عدم اعتیاد نمیتوانند ازدواج كنند. این آزمایش در شرایط خاصی گرفته میشود كه امكان تقلب مرد تقریبا به صفر میرسد. اما برای ازدواج گواهی عدم اعتیاد از دختر گرفته نمیشود. طبیعی است كهاین چارچوب بههیچوجه نمیتواند پاسخگوی شرایط پیچیده امروز باشد.
مثلا مواردی مانند اعتیاد به قرصهای توهمزا، مشروبات الكلی، بیماریهای مقاربتی و... چیزی نیست كه قانون فرد را ملزم به اطلاع رسانی درباره آن برای ازدواج كند. حتی مسالهای مانند ابتلا به بیماری ایدز هم نمیتواند باعث فسخ نكاح شود. شاید علت چنین استدلالی این باشد كه ابتلا به بیماری ایدز نمیتواند باعث عدم انجام امور زناشویی گردد و چیزی نیست كه زندگی مشترك و ادامه آن را به جز بچه دار شدن با تهدید مواجه كند.
به عبارت سادهتر، فریب در ازدواج شامل چیزهای جدی است؛ چیزهایی كه تداوم و انجام وظایف زناشویی را دچار مشكل كند. تازه باید ثابت شود همسران این واقعیت را پنهان یا شكل دیگری از آن را ارائه كردهاند.
برای پر كردن چنین خلائی میتوانید انجام چنین آزمایشهایی را هم برای خود و هم برای طرف مقابل اجباری كنید. با یك آزمایش خون ساده، سلامت بخش مهمی از بدن همسر آینده شما مشخص میشود. بهرحال گاهی خطر استفاده از قرصهای توهم زا بیش از داشتن ازدواج قبلی است.
البته بیماریهایی مانند میگرن نمیتواند باعث فسخ نكاح شود، اما نداشتن تعادل روانی به گونهای كه زندگی مشترك را با مشكل مواجه كند، دلیل خوبی برای فسخ نكاح است. به یاد داشته باشید مسائلی مانند نوع پوشش، آرایش كردن، معاشرت و... اگر تكلیفش روشن نشده باشد، در زندگی مناقشه برانگیز است اما دلیل فسخ نكاح نیست.
در بند سوم عقدنامه كه ابتلای زوجین به بیماریهایی كه بسختی درمان میشود را تنها بهاین شرط منوط به طلاق كردهاند، این قید هم مطرح شده كه طلاق در صورتی رخ میدهد كه «دوام زناشویی برای طرفین مخاطره آمیز باشد». شاید بد نباشد بدانید كه حتی اعتیاد هم در شرایطی منجر به طلاق میشود كه برای تداوم زندگی مضر باشد.
در بحث فریبهای مشترك مهمترین مساله این است كه ممكن است طرفین برای جلب نظر مساعد طرف دیگر دروغهایی را درباره میزان تحصیلات، سن، محل سكونت، درآمد و... به یكدیگر بگویند. اغلب همسران تصور میكنند هر نوع دروغی كه در ابتدای زندگی به دیگری گفته شود و بعدا مشخص شود كه دروغ بوده میتواند زمینه فسخ نكاح را فراهم كند.
فسخ نكاح هم از این جهت معمولا پر طرفدار است كه نه دردسرهای رایج طلاق برای خانمها را دارد و نهاینكه نیاز است مرد تعهد سنگینی مانند مهریه را بپردازد. اما باید توجه داشت كه هردروغی از نظر قانونی دروغ نیست و برای طرفین این شرایط را فراهم نمیكند كه با اتكای به آن از هم جدا شوند.
ممكن است همسران در ابتدای ازدواج به هم قول دهند كه من تو را خوشبخت میكنم و كاری میكنم دیگران به زندگی ما حسادت كنند. اگر چند سال بعد این اتفاق رخ ندهد، آنها نمیتوانند مساله را فریب مطرح كنند، بلكه تنها درباره چیزهایی میتوانند ادعای فریب داشته باشند كه در عقدنامه ذكر شده باشد.
عقدنامه نیز در چنین مواردی تنها موارد كاملا كلی و مهم را دربر میگیرد. مثلا در صفحه مشخصات كامل زوج و زوجه، تنها مشخصات شناسنامهای و نیز چند نكته دیگر همچون؛ شغل و تحصیلات، مذهب و دین و تابعیت و نشانی منزل درج شده است و بر خلاف اینكه زوج باید امضا كند همسر دیگری نداشته، چنین شرطی برای زوجه وجود ندارد.
طبیعی است قانون نیز در مساله فریب تنها درباره مطالب درج شده در همین دو صفحه تصمیم میگیرد و البته باید مطالب مورد ادعای هر دو طرف جنبهای منطقی داشته باشد. البته طرفین میتوانند با همان فرمول پیشنهادی در قسمت اول یعنی سیاه كردن صفحات عقدنامه شرایط یكدیگر را به شكل دقیق تعریف كنند.
مثلا ممكن است فردی در عقدنامه شغل خود را مدیر عنوان كند. به هرحال مدیریت شكلهای مختلفی دارد و ممكن است به فردی كه در یك پارك مدیریت توالت عمومیرا به عهده دارد، تا فردی كه در یك كارخانه خودروسازی مدیریت خط تولید را به عهده دارد چنین عنوانی اطلاق شود.
به این نكته هم توجه داشته باشید كه شغلهای مختلف نیز درآمدهای گوناگونی دارند. مثلا ممكن است فردی كه بدرستی خود را پزشك معرفی كرده، در یك درمانگاه به شغل شریف آمپول زنی مشغول است یا در یك بیمارستان با حقوق اندكی فعالیت میكند.
حال اگر طرف مقابل چه زن و چه مرد با این تصور كه او یك پزشك متخصص جراح مغز و اعصاب با حقوق ماهانه چند میلیونی است ازدواج كرده باشد، طبیعی است كه در این بخش نیز فریب رخ داده اما جنس آن بهگونهای نیست كه بدون در نظر گرفتن شأن زوجه و مسائل مهم دیگر، منجر به طلاق شود.
اگر فردی در عقدنامه خود را ساكن ایران معرفی كرده، اما ساكن كشور فرانسه باشد، اگر این مساله مشكلی در زندگی پیش نیاورد هم نمیتواند منجر به فسخ نكاح شود. تحصیلات فردی كه فوق لیسانس دارد و خود را دارای تحصیلات دكتری معرفی كرده بسختی میتواند منجر به طلاق شود.
صحبتهای شفاهی و عدم تحقق آنها هم نشانه تدلیس و دلیلی برای طلاق نیست. ذكر دقیق مشخصات مالی و نیز تحصیلات و شغل در عقدنامه سبب خواهد شد تا در صورت پیش آمدن بحث مهریه و نفقه نیز قانون از آنها خوب حمایت كند.
● قانون چه میگوید؟
فریب در ازدواج یا تدلیس عملی است كه از سوی یكی از همسران صورت میگیرد و موجب میشود عیبی پوشانده و مخفی گردد یا وجود صفتی را كه مورد نظر طرف مقابل بوده، در خود وانمود نماید؛ خواهاین مانورها به صورت عمل باشد، خواه به صورت نوشته یا لفظ؛ نظیر ارائه گواهی مجعول صحت مزاج.
مطابق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامیكه اعلام میكند اگر هریك از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالیه ، تمكن مالی ، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یك از آنها واقع شود، به حبس تعزیری از ۶ماه تا ۲ سال محكوم میشود.
البته شكایتی هم كه در محاكم از افراد فریبكار انجام میشود، بیشتر شكایت كیفری است كه مجازاتی را برای طرف مقابل به همراه دارد اما ممكن است به نتیجه دلخواه نرسد. البته افراد فریبكار نیز در دادگاه منكر همه چیز میشوند و عنوان میكنند طرف مقابل از این مساله اطلاع داشته یا اینكه این كار را از روی عشق و علاقه كردهاند.
از آنجا كه در جرایم كیفری اقرار فرد به جرم مرتكب شده مهمترین عامل در اثبات جرم است، ممكن است اثبات چنین جرمینیز سخت و تا حدودی ناممكن باشد. باز هم بر این نكته تاكید میكنیم كه از نظر قانون، طلاق و فسخ ازدواج مساله سادهای نیست كه بسادگی رخ دهد و قانون هم در اغلب موارد تلاش میكند آن را به تاخیر بیندازد.
اثبات مسائل در محضر قانون كار سختی است و شما باید مسیری طولانی را برای رسیدن به حق و حقوق خود طی كنید، ضمن آنكه فرد فریبكار معمولا از خودش رد پایی باقی نمیگذارد كه شما كشف كنید. بالاخره اگر قرار بود رد پا بگذارد كه فریبكار نمیشد!
باید یادمان باشد كه دنیای ازدواج شباهتی به دنیایترانههای زیرزمینی ندارد و این دنیا خیلی جدیتر از آن است كه در آن یكی از همسران بتواند با زخم زبانهای دیگری رفیق باشد. همچنین دنیای واقعی شباهتی به فیلمهای هندی هم ندارد كه در آن هر عشقی كه سر راه آدم قرار میگیرد، پاك و مقدس باشد و بتواند به سعادت منجر شود. بخش عمدهای از فریبها به دلیل عجله در تصمیمگیری و نبود شناخت پیش میآید.
اجازه ندهید هیچ گاه ترس از دست دادن یك مورد خوب سبب شود تا قوه عقل و بصیرت شما از كار بیفتد و تصمیمی بگیرید كه در نهایت شما را به سوژه یكی از گزارشهای دادگاهی مجلات خانوادگی تبدیل كند. توصیه ما همچنان به شما این است كه با دوراندیشی، عقدنامه خود را كمی سیاه و خط خطی كنید.
رضا استادی
تحلیل : روزنامه جامجم
http://www.aftab.ir/news/2008/aug/29/c4c1219995611_social_family_home_marry.php