آیا میتوانید با نوجوانتان خوب ارتباط برقرار كنید؟ احتمالا شما هم مثل خیلی از پدر و مادرهای دیگر، به این سوال با آه و ناله، جواب میدهید كه: «من اصلا نمیتونم باهاش ارتباطی برقرار كنم» یا ممكن است ... بگویید: «بعضی وقتها حس میكنم انگار داریم با دو زبان مختلف با هم صحبت میكنیم، به نظر میآید اصلا یك كلمه هم از حرفهای مرا نمیفهمد.»
بیگانه بودن نسلها با همدیگر، اصلا تازه نیست و احتمالا از اول تاریخ وجود داشته است.
برقرار كردن ارتباط، هیچ وقت كار سادهای نبوده است؛ خواه بین زن و شوهر باشد، یا والدین و فرزندان. بخصوص در خلال سالهای بحرانی نوجوانی، این مساله برای خانواده پیچیدهتر میشود.
از این مساله فرار نكنید و با آن رو در رو شوید؛ بیشتر وقتها زندگی با نوجوانها كار سختی است و سختتر از آن، حرف زدن با آنهاست. بعضی وقتها، آنها آنقدر بحث و جدل میكنند كه گفتگویتان تبدیل به مسابقه جیغ زدن میشود!
در خانواده شما فرقی ندارد كه در حال حاضر اوضاع ارتباطی چگونه است، خوب است یا بد، به هر حال شما و نوجوانتان باید سعی كنید اوضاع از این كه هست، بهتر شود. مجراهای ارتباطی باز، نه تنها سالهای نوجوانی را برای همه خانواده لذت بخش خواهند كرد، بلكه باعث میشوند كه شما راحتتر بتوانید تأثیر مثبتی بر نوجوانتان داشته باشید.از عوامل عمده مشكلات نوجوانان، ارتباط نادرست در خانواده است. والدین با درایت و هوشمندی، اعتماد و اطمینان نوجوانان را نسبت به خودشان جلب كنند و به گونهای رفتار كنند كه نوجوان احساس كند میتواند در صورت برخورد با مشكلات از آنان یاری جوید، والدین باید باب گفت و شنود با نوجوانان را باز كنند تا نوجوان با آنها درد دل كند و آنها را یاور و امین خویش بپندارد و در لحظات بحرانی خود را تنها و منزوی نیابد.
والدین میتوانند در خلال گفت و شنود با افكار و عقاید وی آشنا شوند و به مسائل و مشكلاتش پی ببرند و به موقع در رفع آنها بكوشند و با هوشیاری اطلاعاتی در مورد دوستان و معاشران نوجوان به دست آورند و در صورت دوستی با افراد ناباب او را از معاشرت و ادامه دوستی با آنان برحذر دارند. بنابراین اصل برقراری ارتباط كلامی و عاطفی نقش موثرتری در هدایت نوجوان دارد.
نوجوان در این مرحله سنی، هرگز زیر بار فشار و زور نمیرود و هرگز سختگیریای كه توسط مسوولان و بزرگترهایشان درباره آنان به كار برده میشود، اگر در همان لحظه رویارویی، واكنشهای تندی از خود نشان ندهند یا قادر به ابراز آنان نباشند، به محض خروج از میدان آن جریان و مكان، بار دیگر با شدت بیشتر به سوی دیدگاهها و خواستههایشان میشتابند و مشكلات خود و جامعه را پیچیدهتر میكنند.
مگر اینكه با آموزشهای لازم و برنامههای سودمند فراگیر، به شخصیت و اعتبار شخصی و به رشد فعلی و روانیشان خللی وارد نیاید و موجبات خروج بار اضافی انرژی و تخلیه روانیشان را فراهم كنیم و سرانجام آنان را با هدفهای والای اجتماعی سازگار سازیم.
توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتماد به نفس و احساس خودباوری و خود ارزشمندی در نوجوانان از ویژگیهای اولیای الهی و مربیان بزرگ است. امام راحل رحمتالله علیه، در طول عمر پربركتشان همیشه بر نقاط مثبت و توانمندیهای نوجوانان تأكید داشته، عزت نفس و اعتماد به نفس را در آنها تقویت مینمودند.
تكریم شخصیت چیزی است كه نوجوانان سخت بدان نیاز دارند. وقتی اعتماد نوجوان به دوستی پایدار با پدر و مادر جلب شد و نیاز او از این جهت به نحو شایستهای ارضا گشت، دیگر او خود با همه وجود به دنبال معیارها و ارزش های اخلاقی و اجتماعی مورد قبول و پذیرش «دوستش» كه اینك مادر، پدر یا به عبارت دیگر الگوی محبوب رفتاری است، خواهد بود.
همچنین دریچه قلب نوجوان به روی كسی كه به او محبت كند باز است و برای كسی كه محبت كند و اعتمادش را جلب نماید، سفره دلش را میگشاید. والدین از هر كسی به او نزدیكترند، اگر رازدار او باشند، میتوانند به دنیای درون وی راه یابند و او را هدایت كنند.
تمام تلاش والدین بر این اصل مبتنی باشد كه فضای خانه سرشار از محبت، امنیت و آرامش باشد تا هر یك از فرزندان بتوانند آزادانه احساسات و نگرانیهای خود را با والدین در میان بگذارند. پیدایش چنین رابطهای در گرو صدق و صفا و یكرنگی و درك متقابل و علاقه واقعی بین والدین و فرزندان و بویژه نوجوان است.
والدین هنگام روبهرو شدن با نوجوان باید با او برخورد مثبت داشته باشند و رفتارهای مثبت او را مورد توجه قرار دهند و از سرزنش كردن، عیب جویی و بهانه گیری بپرهیزند و همواره توجه داشته باشند كه مساله یا مشكل یك طرف و شیوه برخورد با مساله طرف دیگر قرار دارد.
پدر و مادر دانا و توانا كسی است كه هنگام بروز یك مساله یا موضوع، با شكیبایی و متانت به دنبال روش برخورد مناسب و مطلوب باشد و توجه داشته باشد كه لحن تلخ او، حتی اگر از سر دلسوزی و خیرخواهی باشد، معمولا تأثیر مثبت بر نوجوان نمیگذارد و غالبا حس مقاومت را در او به وجود میآورد.
نوجوان دلش میخواهد مطمئن باشد كه هر وقت احتیاج به كمك داشت، در دسترسش هستید. همچنین، نیاز دارد كه از اشتباهات اجتناب ناپذیر و قضاوتهای غلطش بگذرید. این اشتباهات و قضاوتهای غلط، بخشی از فرآیند یادگیری انسان هستند.
با تجربه یاد خواهید گرفت كه نوجوان شما در مورد چه مسائلی دوست دارد صحبت كند و برای چه مسائلی محدودیت قائل است. خیلی وقتها لازم نیست صحبتهای شما و نوجوانتان از یك مكالمه كوتاه، طولانیتر باشد؛ اما به هر حال، دنبال فرصتهایی باشید كه بتوانید در مورد احساسات، عواطف، روحیات، سرگرمیها، رفتارها و درست و غلط بودن مسائل مختلف بحث و گفتگو كنید.
به خاطر داشته باشید فرزند شما بخصوص در اوایل نوجوانی، بیشتر پذیرای صحبتهایی است كه در خصوص اكنون و زمان حال باشند، نه مسائلی كه نیاز به تفكر آینده نگرانه دارند.
اغلب بیفایده است كه به یك نوجوان بگویید اگر بیشتر درس نخوانی و تحصیلات خوبی نداشته باشی، در بزرگسالی نمیتوانی شغلی را كه دلت میخواهد به دست بیاوری. متاسفانه نوجوانها بویژه در اوایل نوجوانی، غالبا نمیتوانند آینده نگر باشند و نمیتوانند ارتباط بین علت و معلول را درك كنند.
برای اجتناب از بروز روابطی مملو از دردسر و مشكل، این مواردرا به خاطر داشته باشید:
● زیاد انتقاد نكنید
با انتقاد زیاد، نوجوانتان را در وضعیتی دفاعی و مبارزه جویانه قرار میدهید و احتمال این كه بتوانید از طریق صحبت كردن، به پیشرفتی واقعی دست پیدا كنید، خیلی كم میشود. انتقاد كردن، بیشتر باعث بروز خشم و عصبانیت در نوجوانها میشود و آنها را نسبت به ارزشمند بودن خودشان به شك میاندازد.
به همین دلیل، مكالمه خود را با جملات منفی شروع نكنید، از قبیل: «من از دست این رفتار تو خسته شدم، دیگر باید بنشینیم و در این باره صحبت كنیم!» در تمام مدت مكالمه، صادق باشید و از انتقاد بیش از حد خودداری كنید.
● زیاد سخنرانی نكنید
اگربرای نوجوانتان سخنرانیهای طولانی میكنید، طوری كه او برای جواب دادن فرصت كمی داشته باشد، یا اصلا فرصتی نداشته باشد، ارتباط خوبی نیست. یك ارتباط خوب، لازمه اش یك مكالمه دو طرفه است و نوجوان باید احساس كند برای ابراز عقاید فرصت كافی دارد حتی اگر شما با آن عقاید موافق نباشید. پس قبل از این كه منصفانه به حرفهای آنها گوش كرده باشید، فوری نظرشان را رد نكنید. نظر خودتان را برایشان تشریح كنید، اما موعظه و سخنرانی نكنید.
● جیغ و فریاد نكشید
نعره زدن، در هر رابطه جدی، ایجاد اختلال میكند. صدایتان را پایین بیاورید. با این روش احتمالا نتیجه بیشتری به دست میآورید و كار بیشتری انجام میدهید. باید بدانید كه در كدام مهارتهای ارتباطی نیاز به پیشرفت دارید.
وقت بگذارید اگر واقع بین باشید، نمیتوانید توقع داشته باشید كه مسائل مهم زندگیتان را خیلی سریع حل كنید.
پس باید برای سر و كله زدن با هر مسالهای، وقت كافی كنار بگذارید. هنگام صحبت با نوجوان، خواه ۱۵ دقیقه طول بكشد یا ۲ ساعت، تمام چیزهایی را كه باعث حواس پرتی میشوند، از قبیل تلفن و تلویزیون كنار بگذارید. همه توجه خود را به نوجوان معطوف كنید.
هرچه سعی كنید مكالمهتان با نوجوان كوتاهتر باشد، نشان میدهید كه اهمیت كمتری برای او قائل هستید. بر عكس، به نوجوانتان نشان بدهید كه او در اولویت اول زندگی شما قرار دارد و شنیدن اخباری شامگاهی یا تلفنهای مهم تجاری اموری هستند كه باید بعدا انجام شوند.
● روی هر لغتی دقت كنید
دقت كنید هیچ سوء تفاهمی ایجاد نشود. نوجوانها برای فرار از قوانین والدین، دنبال هر نوع سوراخ گریز و راه فرار ممكن میگردند، در این شرایط، بهتر است به جای این كه آنها را به خاطر این رفتار سرزنش كنید، خودتان سعی داشته باشید حرفهایی كاملا دقیق به آنها بزنید.
مثلا اگر میخواهید دخترتان بعد از جلسهای كه در مدرسه دارد، تا ساعت ۵ به خانه برگشته باشد، بهتر است به او یك پیام دقیق را منتقل كنید و مثلا بگویید «تا ساعت۵ خونه باش.» نه این كه یك جمله كلی بگویید، مثل این جمله: «حتما قبل از تاریك شدن هوا بیا خونه». در مورد جمله، اول احتمال اشتباه و سردرگمی كمتر است. در ضمن دلیل خوبی هم داشته باشید كه چرا ساعت ۵ را انتخاب كردهاید و این دلیل را برای او توضیح دهید.
● تشویق و تاییدكنید
تا جایی كه امكان دارد، دنبال موقعیتهایی برای تشویق و تایید نوجوان باشید. او حتما باید بداند كه شما به موفقیت تحصیلی یا موفقیتش در امور فوق برنامه، و از همه مهمتر، به خود او به عنوان یك انسان، افتخار میكنید. نوجوانها حتی در زمانهایی كه بیشترین سركشی و طغیان را دارند، نگران هستند كه مبادا والدینشان را ناامید یا عصبانی كنند و علت همه اینها این است كه میترسند عشق والدینشان را از دست بدهند. در نتیجه، بیشتر كنجكاویها و تجربیات طبیعی خود را مخفیانه انجام میدهند تا مبادا توسط بقیه اعضای خانواده كه همیشه در كنارشان بودهاند، طرد شوند.
● تظاهر نكنید كه جواب همه چیز را میدانید
اگر درباره مسالهای حق با شما نبود، واقعیت را بپذیرید. اگر مرتكب اشتباهی شدید، از عذرخواهیكردن نترسید. با عذرخواهی كردن، نه تنها وضعیت و تسلط خودتان را به عنوان یك والد از دست نمیدهید، بلكه در واقع، به احتمال زیاد، در این زمینهها بهتر هم میشوید.
در نهایت، هیچ وقت یادتان نرود كه این نوجوان كیست. بله، بعضی وقتها ممكن است حس كنید آن بچهای كه بزرگ كرده بودید، از شما ربوده شده و ناگهان فرد غریبهای در جای او قرار گرفته كه رفتار، حركات و سر و لباس و آرایش او، برایتان كاملا بیگانه است. اما در عالم واقعیت، او هنوز هم فرزند نوجوان شماست و هنوز هم همان كسی است كه دوستش دارید. البته وقتی كج خلق و بداخلاق است، ممكن است مشكل بتوانید نسبت به او احساس محبت كنید.
اما حتی در سختترین لحظات هم، حفظ رابطه تان اهمیت دارد. به نوجوانتان بگویید كه واقعا برای او اهمیت قائلید و از او مراقبت میكنید. با او تماس بدنی ایجاد كنید، او را لمس كنید؛ اگر اجازه میدهد، بغلش كنید و به تلاش مضاعف خود برای حفظ و تداوم ارتباط، ادامه دهید؛ حتی وقتی كه حس میكنید او در این زمینه هیچ تلاشی نمیكند.
● سخن آخر
بعضی وقتها سدهای محكمی وجود دارد كه سالهای سال مشكلاتی ایجاد میكنند و هر چه هم كه خانوادهها در جهت بهبود مهارتهای ارتباطی خود تلاش میكنند، باز هم نمیتوانند آنها را بشكنند. در چنین مواردی باید از مشاوران كمك بگیرید. وقتی خانواده با یك مشكل خاص درگیر است، مشاور ممكن است بتواند همه افراد را جمع كند و مكالمه را در جهت مشخصی پیش ببرد. او میتواند درباره بیشتر مسائل زندگی نوجوانتان، اطلاعات و راهنماییهای مناسبی ارائه كند. اگر لازم باشد.
برای بهتر شدن روابط والدین و نوجوانان میبایست كوششهای جدی از طرف مراجع تربیتی صورت گیرد. آموزشهای خانواده در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و تغییر روابط بسیار مفید خواهد بود.
به نظر اینجانب در برنامهریزیها و سیاستگذاریها به این قشر كمتر توجه میشود. بنابراین لازم است با توجه به اهمیت این دوره در این زمینه تلویزیون و آموزش وپرورش كارهای بیشتری در رابطه با نوجوانان انجام دهند.
صابر محمدی
تحلیل : روزنامه جامجم
http://www.aftab.ir/news/2008/aug/11/c4c1218456720_social_youth_youth.php