به خاطر پيشينه تاريخي، فرهنگي، مذهبي و شرعي كه دارد، عرصه جنسيت و رفتار جنسي به صورت يك تابو درآمده است، كه صحبت كردن و نوشتن در مورد آن كار چندان ساده اي نيست. اما به دليل اهميتي كه  غريزه جنسي،و ارضاي صحيح و متعادل از آن در مسير مطلوب و پذيرفته شده عقل و شرع و در يك كلام "سلامت جنسي"در زندگي انسان دارد، ورمز سعادت بشريت در دنيا و آخرت مي باشد، در اين نوشتار برآنيم كه ابتدا مفهوم مبهم آميز انحراف جنسي را از منظر ديدگاه هاي مختلف( اسلام، اخلاق، روان شناسي، جامعه شناسي و زيست شناسي ) مورد برسي قرار دهيم و به اين موضوع  بپردازيم كه آيا مي شود به يك تعريف جامع و مانع از انحراف جنسي رسيد يا نه. بعد به شايع ترين انحرافات جنسي كه بچه بازي و عورت نمايي مي باشد پرداخته ميشود، و نيز به يادگار پرستي كه بيشتر از  ديگر انحرافات جنسي در مردها ديده مي شود،و همچنين نيز عورت نمايي و تماشاگري جنسي، كه گفته مي شود بيماريمرد ها مي باشند، و چرايي آن كه چرا در مردان، مي پردازيم. و در آخربه ديگر انحرافات جنسي به طور خلاصه مي پردازيم، و چرا خلاصه؟ به دو دليل؛ يكي اينكه، سبب شناسي  و خصوصاٌ درمان ديگر انحرافات جنسي نزديك به انحراف بچه بازي، عورت نمايي و يادگار پرستي مي باشد، و دليل دوم هم اين است كه اگر بخواهيم به طور كامل به همه مطالب بپردازيم در اين نوشتار نمي گنجد به هر حال به قول شاعر؛

آب درياها را اگر نتوان كشيد            هم به قدر تشنگي بايد چشيد

و در آخر نيز بايد اضافه كنم كه مطالبي كه در اين جابه روي صفحه نگارش  مي شود، خصوصاٌ مطالبي كه ديدگاه اسلام را در باب انحرافات جنسي مي رساند و شرح آن خواهد رفت، همه مطالب در باب انحرافات جنسي به نحو اكمل و آن طور كه بايد و شايد باشند نيستند، و بايد گفت اطلاعاتي كه هر پژوهشگر و گردآورنده بدست مي آمورد، بر مي گردد به شناخت هر پژوهشگر و گردآورنده از موضوع ، كه بسته به استعداد، كوشش و رغبتي كه به تحقيق و تفحص پيرامون موضوع مربوطه دارد و به خرج مي دهد، اطلاعاتي را بدست مي آورد، كه كامل نمي باشند و ما هم از اين امر مستثني نيستيم. به هر حال؛

به قدر روزنه افتد به خانه، نور قمر اگر به مشرق و مغرب ضياش عام بوٌد

مفهوم شناسی انحراف جنسی

در فرهنگ واژهها، انحراف جنسی به معنی کسب لذت یا ارضای جنسی از راه های ناسازگارانه و غیر عادی است. اما مشکل این تعریف آن است که آنچه در یک زمان و مکان "انحراف"تلقی می شود ممکن است در زمان و مکانی دیگر عادی و بهنجار در نظر گرفته شود.(نیکخو،1387)

برای تعریف جامع ومانعی از انحراف جنسی، ضابطه ای دقیق وجهانی دردست نیست . دراین زمینه جامعه شناسان، علمای علم اخلاق و روانشناسان با یکدیگر توافق کامل و کلی ندارند. جامعه شناسان چنانچه لذت یا ارضای جنسی مورد قبول وتایید جامعه نباشد آن را انحراف می دانند. زیست شناسان در روابط جنسی فقط به تولید مثل وبقای نوع توجه دارند وهرگونه آمیزش جنسی که در راه نیل به آن نباشد ، از نظر آنان انحراف محسوب خواهد شد. علمای علم اخلاق به هرنوع ارضای جنسی که مورد نکوهش قرار گیرد، و بلافاصله به فرد ندامت دست دهد انحراف جنسی می گویند.(ستوده،میرزایی،پازند،1376)

از دیدگاه فروید، انحرافات جنسی به معنای آن است که تمایل جنسی به گونه ای ارضا شود که از اصل تولید مثل خارج باشد. با توجه به این دیدگاه ، چنانچه ارضای نیاز جنسی به تولید مثل منجر نشود ، انحراف جنسی نخواهد بود. انجمن روان پزشکی آمریکا نیز ویِِِِژگی نابهنجاری جنسی را وجود امیال ، خیال پردازی ها ، یا رفتارهای جنسی برگشت کننده وشدید دانسته است که با اشیا ، فعالیت ها یا موقعیت های غیر عادی رابطه دارند و  به پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی ، یا زمینه های مهم دیگر می انجامد . (حسین خانی ، 1387)

البته تعریف بالا از جهتی نسبت به دیدگاه فروید، عمومیت بیشتری داشته و نابهنجاری جنسی را منحصربه ارضای میل جنسی در مسیری نمی داند که به تولید مثل منجر نشود، ولی از لحاظ مصادیق، اين دیدگاه با دیدگاه فروید تفاوتی ندارد. این حقیقت به ویژه از آنجا آشکار می شود که انجمن روان پزشکی آمریکا با پیروی از فروید ، نابهنجاری جنسی را در موارد زیر منحصر ساخته است : عورت نمایی ، یادگار پرستی ، مالش دوستی ، بچه بازی ، آزار خواهی جنسی ، آزارگری جنسی ، یادگار پرستی همراه با مبدل پوشی جنسی ، تماشاگری جنسی و نابهنجاری جنسی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است ، یا انخرافات جنسی نا معین .( کجباف ، 1378)

روشن است که در این مصادیق ، مواردی چون زنا ، لواط ، سحق ، آمیزش با محارم و... به چشم نمی خورد و از این دیدگاه ، چنین مواردی انحراف یا نابهنجاری جنسی به شمار نمی رود. ( حسین خانی ، 1387)

البته لازم به ذکر است که در سال 1973 انجمن روانپزشکی آمریکا همجنس گرایی را به عنوان یک طبقه ی تشخیصی کنار گذاشت و در سال 1980 همجنس گرایی از DSM حذف شد. و نیز در دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماریها و مشکلات بهداشتی وابسته ( ICD – 10) آمده است : " گرایش جنسی به تنهایی یک اختلال محسوب نمی شود ". امروزه همجنس گرایی کم و بیش به طور مرتب به عنوان نوعی تمایل جنسی انسان روی می دهد و یک اختلال بیمار گونه نیست. به قول دیوید هوکینز : " به نظر نمی رسد مسئله اصلی وجود همجنس گرایی باشد، بلکه مسئله اصلی ابراز آن است.(کاپلان ، سادوک ،2007 رضاعی، 1387)

معهذا در"III–DSM" این موضوع مورد توجه قرار گرفته است که برای برخی افراد مقدم شمردن یار جنسی با احساس ناراحتی مداوم توام است و شخص نیاز شدیدی برای تغییر رفتار، یا حداقل رفع ناراحتی همراه با همجنس گرایی دارد. این افراد ناراحتیشان " همجنس گرایی نا مطلوب برای ایگو " نام دارد، که در بخش پارا فیلیا وارد نشده است. (کاپلان ، سادوک پورافکاری،1369)

لازم به ذكر است كه "هموسكشول" يكي از كهنه ترين و با سابقه ترين انحرافات بشري است. كليه ادبيات و نوشته هاي باستاني ملل قديم حاكي است كه از قديميترين زمانهاي تاريخي اين انحراف با بشر به وجود آمده و بسياري از مشاهير و معاريف انساني به اين انحراف مبتلا بوده اند. ( انصاري، 1371 )

از معاصرترين آنها مي توان به مواردي اشاره كرد، كه ارتشبد حسين فردوست در كتاب خاطرات خود به نام "ظهور و سقوط سلطنت پهلوي" به مواردي از جمله، تشكيل يك باند هموسكشول در دربار پهلوي توسط فردي به "ارنست پرون" كه شخصيتي بسيار مرموز،فراماسوني و همجنس بازي تمام عيار، كه رل زن را بازي مي كرد، اشاره مي كند. ( فردوست، 1370)

در صورتي كه اگر بخواهيم همجنس بازي را از منظر قرآن و ائمه بررسي كنيم، از ديدگاه قرآن،به داستان قوم لوط (ع) برمي خوريم كه در آن قوم لوط با انجام دادن اين عمل شنيع مورد عذاب الهي قرار گرفتند، و هلاك شدند. و از ديدگاه ائمه، مي توان به حديثي از حضرت صادق (ع) اشاره كرد، كه ايشان مي فرمايند: هيچ بنده اي از دنيا بيرون نمي رود كه حلال شمارد عمل قوم لوط را مگر آنكه خدا سنگي از سنگها بر جگر او مي زند كه مرگش در آن است و ليكن خلق آن را نمي بينند. ( علامه مجلسي، 1388)

قرآن کریم برای تعیین محدوده ی انحراف جنسی ، نخست به تبیین شیوه های صحیح ارضای جنسی پرداخته است. خداوند متعال در آغاز سوره ی مؤمنون آنجا که به تشریح ویژگی های مؤمنان می پردازد، می فرمایند " وآنان که دامان خود را ( از گناه ) حفظ می کنند مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده اند، پس آنان ( در آمیزش با این دو گروه )  ملامت نمی شوند. پس، از دیدگاه قرآن نباید ارضای نیازهای جنسی ممنوع شود، ولی لازم است ارضای کشاننده های جنسی به موارد خاصی محدود گردد. بنابراین، تامین نیازهای جنسی ازهرطریق دیگر،انحراف محسوب شده و فردی که به آن مبادرت ورزد، متجاوز شمرده می شود، زیرا که خداوند می فرمایند : " همانا هرکس فراتر از این (همسر و کنیز) طلب کند پس آنانند که متجاوزند ". (حسین خانی،1387)

از این رو، دایره ی انحرافات جنسی از دیدگاه اسلام، بسی گسترده تراز دیدگاه روان پزشکی آمریکا بوده و موارد زیر را هم در می گیرد : الف - زنا ( آمیزش جنسی با غیر همسر مشروع خود )، ب - لواط ( همجنس بازی مرد با مرد )، پ - سحق ( همجنس بازی زن با زن )، پ - آمیزش با محارم. پس از نظر اسلام ، منظور از انحراف جنسی، هرگونه استلذاذ جنسی خارج از چارچوب ارتباط با همسر دائم و موقت است و کلیه مصادیق بالا را در بر می گیرد. ( حسین خانی ، 1387)

قرآن کریم با نشان دادن راه صحیح بهره مندی از این غریزه، زنان و مردان را به ازدواج تشویق کرده، اما درهمان حال راهکارهایی برای جلوگیری از انحرافات جنسی و سوء استفاده از آن ارائه کرده است. بر اساس آیات 31 و 32 سوره نور، چشم چرانی از عوامل ایجاد کننده  انحرافات جنسی و حجاب یکی از راهکارهای پیش گیری از این انحرافات است. (قوسیان مقدم ، یوسفی ، 1388)

زدست دیده و دل هر دو فریاد            که هرچه دیده بیند دل کند یاد

             دانشمندان علوم الهی قرون وسطی متعقد بودند، همانطور که چشم برای دیدن بوجود آمده، آلت تناسلی انسان نیز فقط برای تولید نسل ایجاد شده و، وظیفه طبیعی آن تنها ایجاد نسل است. بنابراین هر نوع عمل جنسی که در گذشته بمنظور تولید نسل انجام نمیگرفت، انحراف شناخته میشد واین اعمال حتی شامل بعضی از عملیات مقدماتی معاشرت های جنسی نیز می شد. بطور کلی حتی اعمالی که به منظور جلوگیری از آبستنی به کار می رفت و همچنین، اعمال جنسی که با توجه به جنبه های لذت آور انجام می گرفت، یک نوع انحراف جنسی تلقی می شد و دانشمندان علوم دینی آن زمان معتقد بودند، افرادی که به مبانی دینی اعتقادی ندارند، اعمال جنسی را بخاطر لذت آنها انجام میدهند، نه به منظور تولید مثل. (انصاری،1371)

بنا به علل مذکور، افرادی دیندار و پارسا شناخته می شوند که عمل جنسی را فقط بمنظور تولید نسل انجام می دادند و سعی می کردند ، هنگام انجام این عمل هرچقدر که ممکن است کمتر لذت جنسی کسب کنند، بسیاری از افراد نیز برای اینکه هنگام عمل مجامعت کمتر لذت بدست بیاورند، به بعضی شیوه های عجیب و غریب دست می زدند. یکی از این شیوه ها بطوریکه "راتی تیلور" در کتاب "جنسیت در تاریخ" نوشته، این بود که زن و شوهر هنگام عمل مقاربت، پیراهنهای مخصوصی می پوشیدند که این پیراهن ها فقط سوراخی داشت که عمل آبستنی را امکان پذیر می نمود و صرف نظر از این عمل ، هیچ نوع تماس دیگری بین زن و شوهر بوجود نمی آمد. به خصوص معتقد بودند که زنان هنگام عمل جنسی، هیچ نوع لذتی نباید کسب بکنند و اگر زنی عمل مجامعت را بخاطر کسب لذت جنسی انجام می داد، عمل وی را یکنوع انحراف جنسی می دانستند. این طرز تفکر قرن ها بر اعمال جنسی زنان و شوهران حکومت می کرد و باید گفت که هنوز بعضی از زنان و شوهران از این طرز فکر پیروی می کنند. (انصاری،1371)

تحقیقات مربوط به رفتارهای پارافیلیک از قرن ها پیش موجود است اما این نوع رفتار ها تنها از سال  1905 نظر روانشناسان را به خود جلب کرد. فروید معتقد بود که رفتارهای پارافیلیک ناشی از انحراف از هویت جنسی است. در سال 1905 پارافیلیا به هرگونه رفتار جنسی غیر از مقاربت معمول یعنی دخول آلت تناسلی در واژن اطلاق می شد. امروزه پارافیلیا به کلیه افرادی اطلاق میشود که چه زن وچه مرد، رفتارهای نابهنجاری همچون آسیب رساندن به خود یا شریک جنسی در هنگام نزدیکی را از خود نشان دهند. (جهان فر، مولایی نِِِِِِِزاد، سالمی،1386)

به طور کلی مفهوم سائقه ی جنسی و نقش آن بسیارمبهم و فاقد تعریف مشخصی است. نتیجه این ابهام در تشخیص رفتار جنسی سالم از ناسالم ظاهر می شود، و این نکته ای است که بعضی از روان شناسان  نیز بدان اعتراف دارند و از اختلاف نظر روان شناسان در تشخیص بهنجاری و انحراف حکایت می کند. به طوری که بعضی ها می گویند هر رفتاری تا منجر به اتهام فساد نشود عادی است و بعضی دیگر می گویند فقط رفتاری که به طور مستمر با جنون و شهوت جنسی همراه باشد، نابهنجار است و بعضی دیگر نداشتن نیاز جنسی را نوعی انحراف جنسی می دانند، وغیره. از طرفی اشتباه و نادرستی در تشخیص انحراف و از طرف دیگر انحصار انحراف به رفتارهای خاص و بدون توجه به دیگر موارد آن، باعث نوعی سردرگمی و اشتباه در تشخیص رفتارهای جنسی بهنجار از نابهنجار، درمان و پیشگیری شده است. به هر حال همه ی این موارد به دلیل کناره گیری روان شناسی از مبانی مکتب وحی است. (بستانی هویشم،1387).

ابراهیم مقامی

دانشجوی رشته مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز

http://amanelahe.blogfa.com/post/102/%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%B3%D9%8A-1